چکیده:
امروزه با توجه به افزایش روزافزون رقابت در بازار و تغییر جهتیابی سازمانها و روشهای کسبوکار، کسبوکاری کارآمد و موفق است که فعالیت خود را در محیطی انجام میدهد که با اطلاعاتی پویا و جهانی توصیف میشود و کاملا انعطافپذیر بوده و واکنشی سریع در مقابل تغییرات بازار از خود نشان میدهد. بررسیهای مختلف بیان میدارد که استراتژیهای بازاریابی یکی از مهمترین استراتژیهای کسبوکار بوده و نقش اساسی در فرآیند برنامهریزی سازمان ایفا میکند. در میان ابعاد قابللمس یک محصول یا خدمت، تصویر برند مهمترین چیزی است که اکثر استراتژیهای بازاریابی معطوف به آن هستند و به برجسته کردن آن گرایش دارند. برای این منظور بخشهای خدماتی سعی در برقراری ارتباط با مشتریان دارند تا از طریق تاثیری که بر ادراک مشتریان از خدمات دریافت شده میگذارند، تصویری مطلوب در ذهن مشتری ایجاد کنند که این خود یکی از استراتژیهای مهم بازاریابی سازمان محسوب شده و سازمان را در جهت نیل به موفقیت بیشتر سوق میدهد. هدف از این سمینار بررسی اهمیت مدیریت استراتژیک و استراتژیهای بازاریابی و نیز بیان و بررسی نقش واسط ارزش ویژه برند بهعنوان یکی از استراتژیهای مهم بازاریابی در سازمان و توضیح تاثیر آن در ارتباط موفق با مشتری و تصویر برند میباشد.
خلاصه ماشینی:
مطالعات برند سازی نشان دادهاند که ارزش ویژهی برند از اهمیت ویژه ای برای مشتریان در فرآیند تصمیم گیری درباره خرید برخوردار است؛ بنابراین، میتواند به افزایش نتایج مثبت مشابه در زمینه بنگاه به بنگاه یا بازاریابی صنعتی (B2B) منجر شود همان گونه که در حوزه بنگاه به مشتری یا بازاریابی مصرفی (B2C) مشاهده شده است.
به طور کلی میتوان گفت ارزش ویژهی برند بهعنوان یک شاخص کلیدی استراتژی بازاریابی محسوب شده و برای بیان سلامتی برند، مورد توجه قرار گرفته است ونظارت آن، گامی ضروری در مسیر مدیریت مؤثر برند فرض میشود.
21- ارزش ویژهی برند و ابعاد آن: طبقه بندی و پیشنهادهای زیادی برای ابعاد ارزش ویژهی برند وجود داردکه اولین و معروف ترین آنها توسط (Aker، 1991) ارائه شده که میتوان گفت یک مدل کاملا روانشناختی است که ارزش ویژه را از دید مصرف کننده مورد سنجش قرار میدهد و در 5 بعد شامل آگاهی شناخت برند، تداعی برند، کیفیت ادراک شده برند، وفاداری به برند و سایر دارایی مالکانه برند که مرتبط با شرکت است مطرح شد که عملاً 4 بعد اول درآنالیز تجزیه و تحلیل ارزش ویژهی برند مبتنی بر نظر مصرف کننده در نظر گرفته میشود که حتی آکر در سایرنظریاتش از همین 4 عامل استفاده کرده است و پنجمین عامل را بهعنوان کانال ارتباطی میان شرکت و دیگرعوامل نه بهعنوان یک رابطه مستقیم با مصرف کننده مطرح کرده است.