چکیده:
روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور امریکا، خروج امریکا از توافق برجام با دستور ترامپ، حضور اکثریت جمهوریخواهان در مجلس سنای امریکا، لفاظیهای تند نومحافظهکاران در قبال ایران؛ تحولات منطقه آسیای غربی و افول گروه تروریستی داعش بسترهای تبلیغی بسیار عمیقی را برای دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. هدف این تحقیق، راهبرد مطلوب ارتقای دیپلماسی رسانهای ج.ا.ا در راستای توسعۀ پایدار اقتصادی ایران در دوران پسابرجام است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله، با بهرهگیری از الگوی برنامهریزی استراتژیک انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق از دیدگاه خبرگان این حوزه استفاده شد. نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که رویکردهای رقابتی مناسبترین راهبرد ارتقای دیپلماسی رسانهای ج.ا.ا در راستای توسعۀ پایدار اقتصادی ایران در دوران پسابرجاماند. در پایان رویکردهای رقابتی تدوینشده اولویتبندی شدهاند. مهمترین راهبرد این تحقیق «یکپارچگی معنایی در بستهبندی پیام رسانههای ایران برای مدیریت تصویر ایران به عنوان کشوری صلحطلب و باثبات در فضای بیناذهنیتی جهانی در راستای توسعۀ پایدار اقتصادی» است، که با نظریه موازنۀ نرم مطابقت دارد.
Donald Trump's election as the president of the United States, US withdrawal from JCPOA, majority of Republicans in US Senate, rigorous rhetoric of neoconservatives towards Iran, the developments of the West Asian region and the decline of the ISIS terrorist group have created a very deep advertising platform for the economic diplomacy of the Islamic Republic of Iran. The purpose of this research is to provide a proper strategy for promoting media diplomacy in the context of sustainable economic development of Iran during Post-JCPOA era. This research was conducted using Delphi method in three stages using a strategic planning pattern. Experts from this field were interviewed to achieve the research objectives. The results of this study showed that competitive approaches are the most appropriate strategies for promoting media diplomacy in the context of sustainable economic development of Iran during Post-JCPOA era. Finally, the developed competitive approaches were prioritized. The most important strategy of this study is "the semantic integration in the packaging of the message of the Iranian media to manage the image of Iran as a peaceful and stable nation in the global context of sustainable economic development," which is consistent with the soft balance theory
خلاصه ماشینی:
راهبرد ارتقاي ديپلماسي رسانه اي جمهوري اسلامي در راستاي توسعۀ پايدار اقتصادي ايران در دوران پسابرجام ١ احمد امين فرد٢، هادي خانيکي ٣ چکيده روي کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئيس جمهور امريکا، خروج امريکا از توافق برجام با دستور ترامپ ، حضور اکثريت جمهوري خواهان در مجلس سناي امريکا، لفاظي هاي تند نومحافظه کاران در قبال ايران ؛ تحولات منطقه آسياي غربي و افول گروه تروريستي داعش بسترهاي تبليغي بسيار عميقي را براي ديپلماسي اقتصادي جمهوري اسلامي ايجاد کرده است .
مهمترين راهبرد اين تحقيق «يکپارچگي معنايي در بسته بندي پيام رسانه هاي ايران براي مديريت تصوير ايران به عنوان کشوري صلح طلب و باثبات در فضاي بيناذهنيتي جهاني در راستاي توسعۀ پايدار اقتصادي » است ، که با نظريه موازنۀ نرم مطابقت دارد.
ب. هدف فرعي ١: تعيين نقاط قوت و ضعف نظام جمهوري اسلامي براي ارتقاي ديپلماسي رسانه اي در راستاي توسعه پايدار اقتصادي ايران در دوران پسابرجام .
ج. هدف فرعي ٢: تعيين فرصت ها و تهديدهاي نظام جمهوري اسلامي براي ارتقاي ديپلماسي رسانه اي در راستاي توسعۀ پايدار اقتصادي ايران در دوران پسابرجام ٣.
پيگيري نظام امنيت جمعي در منطقه با هدف باثبات سازي محيط پيرامون ايران » ( موسوي شفائي و ايماني ، ١٣٩٦) از ديگر تحقيقات حائز اهميتي که در اين پژوهش مطالعه شد مقالۀ احمد امين فرد با عنوان «راهبردهاي مديريت رسانه اي پيشبرد اقتصاد مقاومتي در دوران پسابرجام براي شبکه ايران کالاي سيماي ج .
پرسش فرعي ١: نقاط قوت و ضعف نظام جمهوري اسلامي براي ارتقاي ديپلماسي رسانه اي در راستاي توسعۀ پايدار اقتصادي ايران در دوران پسابرجام براي ارتقاي قدرت نرم نظام چيست ؟ ج.