چکیده:
هدف مطالعه حاضر برآورد اثر جهش نرخ ارز و ارز حامل بر تجارت ایران با کشورهای حوزه دریای خزر بر اساس دادههای سالهای 1995− 2018 و با بهکارگیری رویکرد حد آستانهای ملایم پانل استار (PSTR) بوده است. نتایج برآورد مدل نشان میدهد؛ متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه، موافقتنامه تجاری، جمعیت، فاصله بین پایتخت و مرز مشترک تأثیر مثبت و متغیرهای مداخله بانک مرکزی، ارز حامل و جهش نرخ ارز تأثیر منفی بر حجم تجارت ایران با کشورهای حوزه دریای خزر دارند. قیمتگذاری مصنوعی نرخ ارز در سالهای قبل از بحران و جلوگیری از تعدیل آن متناسب با شرایط اقتصادی یکی از دلایل اصلی بحران ارزی اخیر کشور در مقابل کشورهای حوزه دریای خزر است. همچنین محاسبه شاخص فشار بازار ارز و مداخلات بانک مرکزی حاکی از آن است که بالاترین اعداد بهدستآمده برای این شاخص مربوط به زمانی میباشد که شکاف بین نرخ ارز آزاد با نرخ ارز رسمی زیاد شده و باعث تضعیف توان رقابت بینالمللی کشور درمقابل کشورهای حوزه دریای خزر شده است. ایجاد امنیت اقتصادی و محیط امن برای سرمایهگذاری، گسترش و متنوع ساختن بازارها و نهادهای مالی، حرکت بهسوی اقتصاد باز و موافقتنامههای تجاری و استفاده از سرمایهگذاری خارجی وایجاد تحول در مقررات بازار سرمایه باهدف شفافیت و ثبات برای افزایش پسانداز و سرمایهگذاری میتواند زمینه را برای افزایش صادرات کشور با کشورهای حوزه دریای خزر فراهم آورد.
The purpose this study is to estimate the effect of exchange rate Overshooting and vehicle currency on Iran's trade with the Caspian Basin countries based on data from1995-2018and using the Panel Star soft threshold (PSTR) approach. The results of the model estimate show; The variables of GDP per capita, trade agreement, population, distance between the capital and the common border have a positive effect and the variables of central bank intervention, carrier currency and exchange rate jumps have a negative effect on Iran's trade volume with Caspian countries. Artificial pricing of the exchange rate in the years before the crisis and preventing its adjustment in accordance with economic conditions is one of the main reasons for the recent currency crisis in the country. Also, the calculation of the foreign exchange market pressure index and central bank interventions indicate that the highest numbers obtained for this index are related to the time when the gap between the free exchange rate and the official exchange rate has widened. the country's international competitiveness. Creating economic security and a safe environment for investment, expanding and diversifying markets and financial institutions, moving to an open economy and trade agreements, and using foreign investment and changing capital market regulations to increase transparency and stability to increase savings And investment can provide the basis for increasing the country's exports.
خلاصه ماشینی:
استفاده از شـاخص فشـار بازار ارز خارجی، که از مجموع تغییرات نرخ ارز و مداخله سیاست پولی برای از بـین بـردن این تغییرات اندازه گ ریی میشود، میتواند به عنوان یـک پروکسـی بـرای وضـعیت بـازار ارز درنظر گرفته شود، به عبارتی، شاخص فشار بازار ارز، میزان تغییـر نـرخ ارز نیازمنـد حـذف فشار بر بازار ارز در شرایط عدم دخالت بانک مرکزی اسـت و آن را انـدازه گیـری مـیکنـد.
(2020: 67 مطالعه حاضر با توجه به سیاست کلی دولت مبنی برافـزایش تولیـد ناخـالص داخلـی و صادرات و خارج شدن از اقتصاد وابسته به نفت و خروج از رکود تـورمی بـا درنظرگـرفتن هم گرایی تجاری در کشورهای حوزه دریای خـزر بـه بررسـی عوامـل مـؤثر بـر صـادرات ایران میپردازد و عـواملی از جملـه جهـش نـرخ ارز، ارز حامـل و مداخلـه بانـک مرکـزی چه نقشی در حجم تجارت خارجی خواهند داشت با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی مـدل جاذبه از لحاظ تجربی بررسی میشود.
بـا اضـافه نمـودن متغیرهـای وجـود موافقت نامه هـای تجـاری و دیگـر عوامـل اقتصـادی ماننـد سیاسـت هـای تجـاری، مداخلـه بانک مرکزی، جهش نرخ ارز، الگوی مـورد اسـتفاده در مطالعـه حاضـر، کـه الگـوی جاذبـه ارائه شده توسط کروگمن و هلپمن (١٩٨٥) هست ، به صورت زیر به دست میآید: (به تصویر صفحه رجوع شود) که در آن : RX: لگاریتم تجارت واقعی (واردات و صادرات ) کشور i از (به ) j TGDP: لگاریتم مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای i و j در دوره t Intervention: شاخص مداخله بانک مرکزی و فشار بازار ارز که در ادامه بـه محاسـبه آن پرداخته میشود.