چکیده:
زمینه و هدف
نامرییشدن کارکنان، بحرانی است که اکثر سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی با آن روبرو هستند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر کرونیسم سازمانی بر نامرییشدن کارکنان با نقش میانجی نقض قرارداد روانشناختی در سازمان های دولتی استان لرستان بوده است.
روش
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده که در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، تعداد هزاروسیصدوسیویک نفر از کارکنان ادارههای کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرمآباد بودند که از این میان، نمونه ای به تعداد دویستونودوهفت نفر، بهروش طبقه ای از میان آنها انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه های کارکنان نامریی محمدیاری و همکاران (1396)، نقض قرارداد روانشناختی رابینسون و موریسون (2000) و کرونیسم سازمانی آراسلی و تامر (2008) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ، به تایید رسیده است. در این پژوهش، برای تحلیل داده های پژوهش، از الگوسازی معادلههای ساختاری و نرم افزار پیالاس استفاده شده است.
یافته ها
یافته های پژوهش، نشان داد که کرونیسم سازمانی از طریق نقض قرارداد روانشناختی، اثر مثبت و معنی داری بر نامرییشدن کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان داشته است.
نتایج
هنگامی که کارکنان، بی عدالتی و تبعیض ناشی از کرونیسم سازمانی را درک کرده و عدم تعادل بین تلاش ها و پاداش های خود را احساس می کنند، بیاراده تر و بی پاسخ تر شده و تمایلی به بهکارگیری توان و انرژی خود، برای انجام وظایفشان نخواهند داشت و خودبهخود، برای ایجاد تعادل در قبال نادیده انگاشتهشدن توسط سازمان، بهسمت نامرییشدن حرکت می کنند.
The purpose of this study was to investigate the effect of organizational cronyism on invisibility of employees with the mediating role of Psychological Contract Violation in government organizations in Lorestan province. In terms of purpose, the present study is an application that falls into the category of descriptive correlational research. The statistical population of the study was 1331 employees of general staff of Lorestan province based in Khorramabad city. According to the Morgan table, a sample size of 297 was selected by stratified random sampling. In order to measure the variables of the research, Mohammad Yari et al's invisible employee questionnaire (2018), Robinson & Morrison’s Psychological Contract Violation (2000) and the organizational cronyism of Arasli & Tumer 's (2008) have been used. The reliability of the questionnaires was confirmed by Cronbach's alpha. In this research, descriptive and inferential statistical methods have been used and to analyze the research data, structural equation modeling and pls software have been used. The results showed that organizational cronyism through Psychological Contract Violation has a positive and significant effect on invisibility of employees in government organizations of Lorestan province.
خلاصه ماشینی:
سـؤال اساسـی پـژوهش حاضـر، آن اســت کــه آیــا کرونیســم ســازمانی، منجــر بــه تشــدید پدیــده نــامرئیشــدن کارکنــان در ســازمانهــای دولتــی اســتان لرســتان مــیشــود یــا خیــر؟ و ایــن کــه نقــش نقــض قــرارداد روانشــناختی، در ارتبــاط بــین متغیرهــای کرونیســم ســازمانی و نــامرئیشــدن کارکنــان، چیست ؟ پیشینه پژوهش دیکلــرک و همکــاران (٢٠٢١)، در پژوهشــی بــا عنــوان «کرونیســم هــا، اهمــالکننــدگان و رهبران: دیدگاه حفـظ منـابع در پاسـخ هـای کارکنـان بـه کرونیسـم سـازمانی»، نشـان دادنـد کـه جانبـداریهـای رهبـران از برخـی افــراد، باعـث جـدایی روانشـناختی سـایر کارکنــان از سـازمان شـده و تمایـل بــه سسـتی و اهمـالکـاری در انجــام وظـایف شـغلی را در آنهـا بــه وجــود مــیآورد.
بـا مـرور پیشـینه پـژوهش ، مـیتـوان بیـان کـرد که پژوهش های گذشـته ، توجـه خـود را معطـوف بـه بررسـی یـک یـا دو متغیـر از متغیرهـای پژوهش حاضر، کردهانـد؛ بـه عبـارتی نگـاه غالـب ایـن پـژوهش هـا بـه بررسـی روابـط دوسـویه حاصــل از تأثیرگــذاری یکــی از متغیرهــا بــر دیگــری بــوده اســت ، در واقــع پــژوهش هــای گذشــته ، بــه موضــوعهــای کرونیســم ســازمانی، نقــض قــرارداد روانشــناختی و کارکنــان نامرئی، به صـورت مجـزا پرداختـه انـد و تـاکنون، پژوهشـی جـامع کـه ارتبـاط ایـن سـه متغیـر را بررسـی کنـد و نقـض قـرارداد روانشـناختی را متغیـر میـانجی بـین کرونیسـم سـازمانی و کارکنان نامرئی در نظر بگیرد، انجام نگرفتـه اسـت .
افـراد درونگروهـی (مـورد حمایـت ) در ارزیـابی، تخصـیص 1- Khatri, Tsang & Begley 2- Arasli & Tumer 3- Saleem, Yaseen & Zahra 4- Cınar 5- Aydogan 6- Pearce & Huang 7- Akca پـاداش و ســایر امــور ســازمانی، دارای مزیــت هســتند، امــا افــراد دیگــر در تمــام جنبــه هــای بیانشده، مورد تبعیض قرار میگیرند (شاهین و همکاران، ٢٠٢٠: ٣).