چکیده:
زمانی نه چندان دور دغدهههای سیاستگذاران نظام آموزشی کشورمان عمدتا گسترش کمّی آموزش و پرورش و جایگزین کردن نظام آموزش توصیفی بر آموزش سنتی بود و تلاش میشد، حتی المقدور به تقاضای گسترده و رو به رشد خانوادهها برای آموزش و پرورش فرزندان پاسخ گفته شود و حداقلی از آموزش برای تمامی کودکان فراهم آید. در این مقاله سعی شده نگاهی کوتاه و گذرا در ارزشیابی کیفی یا توصیفی داشته باشیم. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق تحقیق میدانی و کتابخانهای جمع آوری گردیده است. در سالهای گذشته در میان محققان روانشناسی و تعلیم و تربیت، علاقه زیادی به مطالعه ارزشیابی کیفی ایجاد شده است. در کشور ما نیز همگام با سایر کشورها اقداماتی در این زمینه صورت گرفته که اجرای طرح ارزشیابی توصیفی از سال 1381 با اهداف: اصلاح روند آموزش یادگیری، افزایش ماندگاری ذهنی، توجه به هدفهای سطوح بالاتر حیطه شناختی، افزایش علاقه یادگیری و... بوده است. الگوی ارزشیابی کیفی - توصیفی به عنوان نسخه کاملتر ارزشیابی مستمر، درصدد آن است تا شیوه متفاوت خود را در بدنه نظام آموزشی مستقر نمایدرویکرد جدید در ارزشیابی تحصیلی در کشور ما با نام ارزشیابی کیفی – توصیفی، با تقاضای زیادی از بدنه آموزش و پرورش روبرو گشته است. این واقعیت آشکار میسازد که سیاست اشاعه و استقرار رویکرد جدید ارزشیابی امر مهمی است که مسئولان و سیاستمداران آموزشی باید به دقت به آن توجه کنند.
خلاصه ماشینی:
معلم بايد با استفاده از نتايج حاصل از سنجش و ملاحظه اهداف و انتظارات آموزشي درباره وضعيت فرد، داوري کرده ، ضعف ها و قوت هاي دانش آموز را مشخص کند و براي بهبود فعاليت هاي يادگيري به او توصيه هايي را ارائه دهد (حصارباني، ١٣٨٥).
ارزشيابي توصيفي شکلي از ارزشيابي تحصيلي- تربيتي است که در آن معلم بتا مشارکت فعال دانش آموز و اولياي ايشان با استفاده از ابزارهاي مختلف به جمع اوري اطلاعت در زمينه تلاش ها، پيشرفت ها و مؤفقيت هاي دانش آموزان ميپردازد و با طبقه بندي، تحليل و تفسير اطلاعات به آنها کمک ميکند تا بهتر ياد بگيرند و مشکلات يادگيري خود را به کمک اولياء و معلمان بر طرف کنند (شکوهي و همکاران ، .
٤. اين طرح الگويي کيفي است که تلاش ميکند برخلاف الگوهاي رايج ارزشيابي، به جاي کمي نگري از طريق توجه به معيارهاي برنامه درسي و آموزشي به عمق و کيفيت يادگيري دانش آموزان توجه کند و توصيفي از وضعيت آن ها ارائه دهد.
به طور کلي در رويکرد نتيجه مدار فرايند تعيين هدف ها، انتخاب و سازمان دهي محتوا و روش هاي آموزش و يادگيري و تعيين نظام ارزشيابي پيشرفت تحصيلي همگي با توجه به نتيجه نهايي که همان رفتارهاي قابل مشاهده و اندازه گيري در دانش آموزان است صورت ميگيرد.
٤. آزمون هاي عملکردي : که به قصد ارزشيابي از عملکرد واقعي فراگيران انجام ميگيرد که بيشتر مورد توجه معلم بوده و ابزار هاي بسيار خوبي براي آگاهي از ميزان شناخت مهارت هاي دانش آموزان است (حسني، ١٣٨٣).