چکیده:
شخصیت روحانی زرتشت ـ سرودهای ستایشی جهت خوشنودی خاطر "اشا" ، "هومن" و "اهورامزدا" ـ زندگی و پیکار زرتشت بر علیه ناپاکی و ستم و یاری طلبیدن از "اشا" و "آرمئیتی" از ویژگیهای آئین مزدیسنی "سرودهایی از زمان آوارگی زرتشت" ـ دراهمیت و ارزش آتش ـ نمونههایی از آزمایشهایی که بوسیله آتش راست را از دروغ تشخیص میدادند که درایران پیش ازاسلام رایج بود ـ جدال جاودانی مابین "اشا" و "دروگ" نظرچند محقق درباره گاثهای زرتشت: هانس هاینریش شدر، ولفگانگ لنتس و والتر هینس ـ فلسفه پیامبر ایران باستان وشرح مبارزاتش برعلیه بدی و دروغ.
خلاصه ماشینی:
در گفتار زیر به طور مختصر از حوزه جغرافیایی و جمعیت ایل از سازمان ایل بختیاری و سلسله مراتب سرپرستی در ایل علل تحدید حدود زمینها و مراتع، مقررات مربوط به زمین و مرتع در چهار چوب سازمان اجتماعی ایل، رابط زمین زراعی و مرتع و تحول مرتع به زمین زراعی، ملی شدن مراتع و جواز علف چر، ازدواچ وارث و خویشاوندی و تأثیر اینها در نظام مالکیت ارضی، معرفی صورت قبالجات مربوط به زمینهای تیره اولاد، اشاره به متن چند بنچاق و بالاخره به شهادت یک سند از چگونگی حل و فصل اختلافات ارضی صحبت خواهد شد.
به دیگر سخن اینگونه اراضی قسمتی از مالکیت مشروط فئودالی و نوعی از اقطاع لشکری بوده است… » در کتاب «از خراسان تا بختیاری» آمده است (9) «… در محل های گرمسیر و سردسیر هر قبیله مرتع معینی دارد و در قسمت مربوط به خود چادر میزنند و حدود هر قسمت به سیله سنگهای سفیدی از زمانهای بسیار قدیم معین شده و بنا به سنت قدیمی نقل مکان دادن یا برداشتن این سنگها ممنوع است» و در جایی دیگر میگوید «… ناحیه بختیاری در میان قبایل تقسیم شده و هر قبیله قسمت متعلق به خودرا بین خانواده تقسیم کرده است.
من باب مثال تمام مراتع دامنه زردکوه در قسمت سردسیر مثل منطقه شیخ علیخان از قدیم طبق تقسیمات عشایری در حوزه مالکیت تیره آر پناهی بوده است که بعد از ملی شدن مراتع و موضوع دادن جو از علف چر به دامداران، چون تیره آر پناهی باندازه این زمینها دام نداشتهاست، حق علف چر آن بنام دیگر گروههای دامدار غیر ایل بختیاری مثل گله داران شهر کردی، گله داران و شتر داران ریز و غلام خواست که از زمانهای قدیم طبق قرار دادی که با خوانین داشته اند و دام خود را در این مناطق میچرانده اند، صادر شده است.