چکیده:
وصیتنامه سیاسی پطر کبیر تراز روسیه و توجیه حرکت به سوی آبهای گرم،یکی از رایجترین استنادها در تحلیل روابط ایران و روسیه قبل و بعد از انقلاب اکتبر 1917 میباشد.موریل آتکین در این مقاله عدم صحت این امر را با بررسی اسناد و مدارک تاریخی آشکار نموده است.او تحلیل سیاسی خارجی روسیه را بر اساس افسانههای نادرست تاریخی مردود دانسته،علایق و ملاحظات یک هیأت حاکمه معمولی را در بررسی آن مطرح میسازد.او توجه سیاستمداران روسی به راههای آبی را که در منابع تاریخی توسعهطلبی روسیه به آن مربوط شده،ضرورتی مربوط به دوران پیش از گسترش خطوط راهآهن خوانده است.در این مقاله ادراکات نادرست از قرارداد 1921 ایران و شوروی نیز در چهارچوب مذاکرات آلمان نازی و شوروی استالینی مورد بررسی قرار میگیرد.نویسنده افسانههای موجود در تحلیل روابط ایران و روسیه را فاقد پایه و اساس تاریخی و علمی میداند.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه چنین اقداماتی به درستی از سوی دیگر گروهها مورد توجه قرار میگرفت ولی در حد خود،اثبات کننده این نبود که سنپطرزبورگ قصد دارد با اقدامات جسورانه در آن سوی استانهای شمالی که روسیه در آن دارای نفوذ قابل توجهی بود،درگیری خود را در مسایل ایران به سوی سواحل جنوبی این کشور توسعه دهد.
12 توجه به مسأله بنادر آبهای گرم به عنوان پایه و اساس سیاست دریایی شوروی در دوران پس از جنگ جهانی دوم بسیار دور از واقعیت است،زیرا در این دوران یکی از مسیرهای عمدهای که شوروی از دهه 0491 گسترش داد،راهی از قطب شمال به سوی سیبری و شرق آسیا بود.
وی با اشاره به مرزهای طولانی دو کشور نظریه خود را بیشتر مورد تأکید قرار داد24بر خلاف تهدیدهای ضمنی این اظهارات و وجود دورهای از تبلیغات سوء میان اتحاد شوروی و جمهوری اسلامی از سال 9791 به بعد، مواقعی نیز بوده است که هردو کشور در پی بهبود روابط با همدیگر برآمدهاند،هرچند که در مورد وضعیت قرارداد 1291 همچنان اختلاف داشتند.
(4)(به تصویر صفحه مراجعه شود) (5)-این امور شامل نیاز به توسعه بیشتر به منظور تأمین قلمرو روسیه قبل از به اشغال درآمدن آن، هراس از رقابت بریتانیا برای تجارت در آسیای مرکزی،گسترش به سوی هند تا برخورد به موانع غیر قابل نفوذ،رسوخ نظامیان در سیاستهای حکومتی،و استفاده از افزایش قدرت در آسیا به منظور نفوذ بیشتر در اروپا بود."