خلاصه ماشینی:
"علامه شیخ حسین بن شهاب الدین کرکی عاملی (م 1076) در کتاب هدایة الابرار (ص298) می نویسد: گروهی از آنان که اکثریت علمای اهل سنت را تشکیل می دهند ـ بر این باورند که پیامبر در برابر رویدادها بدون آن که منتظر وحی باشد, اجتهاد کرده است; از جمله آنان عبارت اند از: ـ مالک بن انس اصبحی, پیشوای مذهب مالکی; ـ محمد بن ادریس شافعی, پیشوای مذهب شافعی; ـ احمد بن حنبل شیبانی, پیشوای مذهب حنبلی; ـ عموم عالمان حدیث;22 ـ علامه سیف الدین آمدی شافعی(631), صاحب کتاب الاحکام فی اصول الاحکام; ـ علامه ابو عمر و عثمان بن عمر مالکی, معروف به ابن حاجب (570 ـ 646) صاحب کتاب منتهی السئول و الامل; ـ علامه احمد بن عبدالحکیم حرانی حنبلی, معروف به ابن تیمیه (661 ـ 728) صاحب کتاب منهاج الاصول; ـ علامه محمد بن عبدالوهاب حنفی, معروف به ابن الهمام (م 861) صاحب تیسیر التحریر فی اصول الفقه که تصریح می کند: (پیامبر مأمور بوده در همه موارد اجتهاد کند و بر اساس اجتهاد خود احکام را بیان دارد).
تعریف های دیگری هم از سوی اندیشمندان دیگر برای اجتهاد بیان شده و در مجموع این تعاریف به گونه ای اند که نمی توان چنین اجتهادی را به پیامبر(ص) نسبت داد; زیرا در همه آنها ابتدا جهل مجتهد به حکم و سپس تلاش او برای تحصیل علم و حجت بر حکم شرعی فرض شده است و مسئله جهل به حکم و تلاش برای تحصیل حجت و گمان در مورد پیامبر تصور ندارد; چرا که او به سرچشمه وحی راه دارد و نیازی ندارد مانند افراد عادی که ناچارند برای شناخت مسئله و حکمی در کویر ذهن خویش به کند و کاو بپردازند تا قطره ای از آب یقین بجویند, به رأی و نظر شخصی خود رو آورد."