خلاصه ماشینی:
"اصلیترین مسئلهی سینمای روزگار ما،بررسی خواستههای مخاطب است به این معنا که هنوز هم بهطور واقعی نمیدانیم مخاطبان سینما خواستار چه چیزی هستند!یعنی نمیدانیم که یک مخاطب از یک طبقهی خاص دوستدار دیدن چه صحنههایی بر پردهی عریض سینماست!
آنچه سینما را از مخاطب جدا کرده،تکرار مضمون نیست بلکه استفادهی نادرست از مضمون است، چرا که شما اگر یک گروه فیلمنامهنویس قوی داشته باشید میتوانید تکراریترین مضامین را هم دستمایهی خلق یک کار عالی قرار دهید اما به جز معدودی کارگردان،بقیه در این زمینه عقب هستند.
فکر میکنید چرا پارهیی از تهیهکنندگان از معیار موفقیت یا شکست یک فیلم در گیشه جهت برنامهریزیهای آیندهشان استفاده نمیکنند؟ موفقیت و شکست فیلم در گیشه واقعا معیار خوبی برای شناخت علایق مخاطبان عام سینماست اما سینماگران متکبر و مغرور بیآنکه (به تصویر صفحه مراجعه شود) توانایی آن را داشته باشند،میخواهند سلیقهی مردم را به میل خود شکل دهند و تمام مردم را آنچنانکه خود تمایل دارند به سینما بکشانند!"