چکیده:
یکی از استراتژی های محوری در پژوهشهای کیفی، استراتژی، تئوری مفهوم سازی بنیادی است. در این استراتژی به جای تمرکز بر رویکرد قیاسی، رویکرد استقرایی مبنای تئوری سازی قرار میگیرد.در این مقاله، ضمن تشریح مبانی تئوریک این استراتژی، با ارائه نمونهای از پژوهش صورت گرفته در زمینه پدیدههای سازمانی،نحوه اجرای این استراتژی را تشریح میکنیم.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس،استراوس و کاربین (Strauss Corbin) [2]تئوری فوق را نوعی تئوری میدانند که به صورت استقرایی از مطالعه یک پدیده حاصل میشود و در آن،پژوهشگر با در اختیار داشتن یک تئوری،پژوهش را آغاز نمیکند که در پی تأیید آن باشد،بلکه مطالعات یک پدیده اجازه میدهد در گذر گردآوری و تحلیل دادهها،تئوری حاکم بر رفتار آن پدیده آشکار شود[3،4 و 5].
بنابراین،ابتدا نکات کلیدی دادهها احصا و برای هر نکته یک کد معین میشود و سپس با مقایسه کدها،چند کد که اشاره به یک جنبه مشترک پدیده مورد بررسی را دارند،عنوان یک«مفهوم»به خود میگیرند.
بعد از بحث از نحوه نمونهگیری در این پژوهش،با اتکا به مبنای تئوریک ذکر شده،آن را در عمل برای انجام یک پژوهش در مورد تدوین«تئوری مدیریت طراحی نظام اطلاعاتی»شرکت آلفا به کار میبریم.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بر این اساس،سؤال پژوهش آن است که «مناسبترین شکل مدیریت طراحی»نظام اطلاعاتی در شرکت آلفا چیست؟برای پاسخ یبه این سؤال به موردهایی مراجعه میشود که در این زمینه اطلاعاتی دارند.
شکلگیری مقولهها از مطالعه موردی X از طریق به کارگیری فن مقایسه مستمر،مفاهیم یک مقوله یا موضوع مشترک به شرح زیر یافت میشود: «استفاده از مدیریت طراحی برای کنترل توسعه نرمافزاری»(مفهوم 1)،«استفاده از مدیریت طراحی برای کنترل در سطح سیستم»(مفهوم 2)،«تصور از مدیریت (به تصویر صفحه مراجعه شود) طراحی به عنوان نشانه کنترل»(مفهوم 3)،«ضرورت کنترل اسقرار نرمافزاری»(مفهوم 4).
در عین حال،تئوری بنیادی مدیریت طراحی نظام اطلاعاتی شرکت آلفا به شرح زیر خلاصه میشود: «مدیریت طراحی،مجموعهای است از فرایندهایی که به صورت جمعی نوعی سازوکار کنترلی برای کمک بهعملیات اثربخش سیستمهای رایانهای شکل میدهند»."