چکیده:
میان سرزمینهای مازندران و روسیه، به علت همجواری، همیشه روابط زبانی گستردهای وجود داشته است. از جمله در گویش مازندرانی شاهد واژههای فراوانی هستیم که به طور مستقیم از زبان روسی وام گرفته شدهاند، در حالی که نشانی از آنها در زبان فارسی معیار یا در بسیاری از گویشهای مناطق دیگر ایران به چشم نمیخورد. مقالة حاضر به بررسی همین دسته از واژههای دخیل اختصاص دارد. بسیاری از این واژهها هنگام ورود به گویش مازندرانی، دچار تغییرات معنایی و آوایی گوناگونی نیز شدهاند. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر فرهنگهای واژگان مازندرانی و همچنین با کمک گرفتن از گویشوران این منطقه فهرستی از وامواژههای روسی در این گویش گرد آورده شود و سپس با بررسی تکتک این موارد، تغییرات معنایی و آوایی هر یک مشخص گردد. در پایان با جمعبندی این تجزیه و تحلیلها سعی شده است ویژگیهای کلی روند وامگیری مورد بحث تدقیق و معرفی شود.
Due to the close proximity of Mazanadaran and Russia there have always been considerable language contacts between the two regions. For example, in Mazandarani dialect there have been numerous loanwords borrowed from Russian language, while they are not in use in standard Persian or its other dialects. This paper will examine these type of loanwords. They are occasionally imported with a different meaning or pronunciation than that in the donor language. Based on data obtained from Mazandarani dialect dictionaries and local informants, Russian loanwords used merely in Mazandarani dialect have been listed. In each case we have analyzed the semantic and phonetic changes of the Russian words when loaned in the recipient Mazandarani dialect. The analyses help to make some general conclusions about the transmission patterns and the quality of the process of borrowing words by Mazandarani speakers from the Russian language.
خلاصه ماشینی:
استان هاي گيلان و مازندران به علت هم جواري با سرزمين هاي روززبان ، نسبت به ديگر گويش هاي ايران و زبان فارسي معيار ارتباطـات زبـاني گسـترده تـري بـا زبـان روسي داشته اند و به همين دليل شمار واژگان دخيل روسي در آنها نسبت به ساير گـويش هـا بسيار بيشتر است ، ولي تا کنون به منظور ضبط و بررسـي ايـن واژه هـا در گـويش مازنـدراني ، پاوهش علمي مستقل و تخصصي انجام نگرفته است و تنها در برخي از فرهنـبهـا بـه ريشـۀ روسي گروهي از اين واژه ها اشاره شده است .
بـه ايـن ترتيب احتمال آن وجود دارد که در اينجا با نمونۀ جالب توجهي از فرايند «وام گيري معکـوز» روبه رو باشيم د به اين معني که روزها ابتدا اين واژه را از فارسي وام گرفتـه انـد و سـپا واژة روسي دوباره به شکل هاي مختلخ وارد زبان فارسي و گويش هاي آن شده است .
دربارة روسي بودن ريشۀ واژة مازندراني «ماوتشکه » که در فرهنبهاي فارسي بـه صـورت «ماتيشکا» و «ماتوشکا» ضبط شده است ، اتفاق نظر وجود دارد، ولي علي اشـرف صـادقي آن را برگرفته از واژة матушка به معناي «مادرد خطاة محترمانه به خانم ها» ميدانـد (صـادقي ٤٠) که به نظر ما درست نيست ، زيرا اين واژه داراي بار عاطفي و احترام فراوان نسبت به مخاطـب ١- اين مشاهده را مديون آقاي طيار يزدان پناه لموکي هستيم که از راهنماييهايشان در بسياري از بخش هاي ديگر مقاله نيز سود برده ايم .