چکیده:
آخوند خراسانی از جمله علمایی است که معتقد به ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت بوده است. در سال های اخیر، برخی از نویسندگان با انگیزه های سیاسی، تلاش کرده اند که دیدگاه آخوند خراسانی را در برابر دیدگاه امام خمینی قرار داده و او را منکر ولایت فقیه، قلمداد کنند. موضوع این مقاله، اثبات باور عمیق و قاطع آخوند خراسانی به ولایت مطلقه فقیه و در ضمن پاسخی به شبهه یاد شده است. لذا در این نوشتار، سعی شده است با اشاره به تمایز حکم حکومتی از حکم شرعی، حکم قضایی و امر به معروف و نهی از منکر و جایگاه و شان فقها به تبیین سیره عملی (احکام ولایی) آخوند خراسانی پرداخته شود. احکام ولایی صادره از سوی ایشان در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... فراوان است. حکم به وجوب حمایت از آیت الله لاری با استناد به مقبوله عمر بن حنظله، حکم به اخراج تقی زاده از مجلس شورای ملی و تبعید او از کشور، حکم به سرنگونی حکومت محمدعلی شاه و حرمت پرداخت مالیات به حکومت استبدادی او، حکم به تجدید مجلس، دستور عفو عمومی و ... همه و همه بیانگر آن هستند که ایشان، نه تنها به ولایت مطلقه فقیه، معتقد بوده، بلکه آن را نیز اعمال کرده است. خود آخوند خراسانی و برخی دیگر از علما نیز در همان روزگار با اشاره به خاستگاه و مبانی این احکام، تحلیل و تفسیر را تایید و پیروی از احکام ایشان را واجب و رد آن را حرام و رد بر امام زمان (عج) دانسته اند
خلاصه ماشینی:
حکم به سرنگونی محمدعلیشاه پس از آنکه محمدعلیشاه، مجلس را به توپ بست و رژیم استبدادی را بار دیگر برقرار کرد، آخوند خراسانی، همراه با دیگر بزرگان و عالمان برجسته، شدیدترین حملات خود را در قالب یک تکلیف دینی و اسلامی علیه حکومت محمدعلیشاه ترتيب دادند: به عموم ملت ایران، حکم را اعلام میداریم، الیوم همت در دفع این سفاک جبار و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمین از اهم واجبات و دادن مالیات به گماشتگان او از اعظم محرمات و بذل جهد و سعی بر استقرار مشروطیت به منزلة جهاد در رکاب امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ و سر مویی مخالفت و مسامحه، به منزلة خذلان و محاربه با آن حضرت ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ است.
در اعلامیههای یادشده، آخوند خراسانی و مراجع ديگر نجف بر اساس ولایت و نیابتی که برای خود قائل بودند، احکام ولایی صادر کردهاند و تلاش در جهت استقرار و حفظ مشروطیت و دفع محمدعلیشاه را به عنوان «سفاک جبار» لازم و واجب و همانند جهاد در رکاب امام زمان7 دانستهاند.
آخوند خراسانی و عبدالله مازندرانی، انجمن ایالتی تبریز را به جای مجلس شورای ملی معرفی کرده و از همة دولتها و مردم میخواهند که با این انجمن همانند یک قوة قانونی برخورد کنند (كاشاني، 1327، سال دوّم، ش63) و سپس در اعلامیهای جداگانه دستور دادند که از مجاهدان تبریز حمایت شود و ضمناً تهاجم به آنان را منع و مهاجمان را مهدورالدم اعلام کردند (همان).