چکیده:
تنوع و پیچیدگی عصر حاضر، اداره سازمان ها را با مسائل و مشکلاتی خاصی برای مدیران روبرو ساخته است. در این میان مشکلات مرتبط با حوزه های منابع انسانی از جمله موضوعات مشترک در تمامی سازمان ها میباشد. مدیران همواره به دنبال کارکنانی هستند که متناسب با شرایط کار بوده و با حداکثر بهره وری عمل کنند. در واقع یکی از مهمترین مسائل پیش رو در اداره سازمان ها، تعاملات کارکنان با وظایف، مسئولیت ها و شرایط کاری شان است. تاکنون مطالعات فراوانی در خصوص شیوه های توسعه منابع انسانی صورت گرفته است. در این میان مباحث «توانمندسازی» و «رفتار شهروندی سازمانی»، تناسب بیشتری با شرایط سازمان در عصر حاضر دارد. مفاهیمی که اثرات مثبتی بر ارتقای کمی و کیفی عملکرد سازمانی کارکنان دارد. این پژوهش با بررسی جامعه 522 نفر کارکنان شرکت تامین قطعات ایران خودرو، تلاش دارد تا با رویکردی کاربردی ضمن بررسی رابطه توانمندسازی کارکنان و رفتار شهروندی سازمانی، راهکارهای لازم برای دستیابی به زمینه هایی از توانمندسازی که منجر به ارتقای رفتار شهروندی سازمانی و با لعکس در جامعه تحقیق میگردد، دست یابد. بر این اساس به کمک ضریب همبستگی و نمودار مسیر سعی شده است این رابطه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"این ابعاد بهصورت زیر تعریف میشوند؛ آداب اجتماعی: رفتاری است که توجه به مشارکت در زندگی اجتماعی سازمانی را نشان میدهد، نوع دوستی: عبارت است از کمک کردن به همکاران در عملکرد مربوط به وظایفشان، وجدان کاری: رفتاری فراتر از الزامات تعیین شده رسمی در محیط کار میباشد، جوانمردی: عبارتست از تمایل به شکیبایی در مقابل مزاحمتهای، اجحافها و سختیهای اجتناب ناپذیر محیط کاری، بدون ابراز گله یا شکایت، نزاکت: اندیشیدن و توجه به اثر رفتار فردی و تأثیر آن بر دیگران (Markoczy & Xin, 2004, P3).
9 تأیید مسیر بحث و نتیجهگیری در این پژوهش، بر اساس یک سوال اصلی و پنج فرضیه فرعی، تلاش شده است به کمک فنون تحلیل آماری، رابطه بین دو ابعاد متغیر رفتار شهروندی سازمانی با توانمندسازی روانشناختی در شرکت تأمین قطعات ایران خودرو مورد بررسی قرار گیرد.
برخی از راه کارهای اجرایی مرتبط با استقرار و گسترش برنامههای توانمندسازی روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی (توسعه منابع انسانی) در جامعه تحقیق به شرح زیر میباشد؛ 1- ایجاد شرایط و ابزارهای لازم تصمیمگیری برای کارکنان در محدوده فعالیتهای کاری، 2- ایجاد زمینه تغییر شرایط کنترل مستقیم کارکنان به کنترل غیر مستقیم، 3- اطلاعرسانی نسبت به عملکرد کارکنان و ارتباط آن با پاداشهای سازمانی، 4- انطباق تواناییها و استعدادهای افراد با شرایط کار، 5- توجه به شایستهسالاری و اعتماد به کارکنان، 6- فراهم آوردن شرایط بروز استقلال کاری کارکنان، 7- واگذاری مسئولیت امور به کارکنان، 8- تدوین اهداف چالشی، روشن و الهام بخش، 9- وجود جریان باز اطلاعات در سازمان، 10- انجام کار تیمی و گروهی، 11- ایجاد تناسب بین ویژگیهای مهارتی فرد با شرح شغل، 12- حمایت و پشتیبانی از کارکنان و تقویت احساس اعتماد به نفس در آنان، 13- ارائه آموزشها و مهارتهای لازم به کارکنان، 14- نهادینه کردن این مفاهیم در قالب فرهنگ سازمان."