Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست در رابطه بین انگیزش اجتماعیار و عملکرد شغلی است.اعضای نمونه پژوهش حاضر شامل 360 نفر (260 مرد و 100 زن) از کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز بودند که با استفاده از روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان در این پژوهش به پرسشنامه انگیزش اجتماعیار، مقیاس عملکرد تکلیفی مقیاس انگیزش درونی، مقیاس هویت تکلیف ادراک شده و مقیاس صداقت در پرسشنامه قابلیت اعتماد پاسخ دادند و جهت تحلیل دادهها از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که انگیزش اجتماعیار رابطه مثبت و معنیداری با عملکرد شغلی دارد و انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست تعدیلکننده این رابطه هستند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که انگیزش اجتماعیار عامل مهمی در ارتقای سطح عملکرد شغلی کارکنان است و همچنین این رابطه زمانی قویتر میشود که افراد از سطح بالاتر انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست برخوردار باشند. بنابراین با ارتقای سطح این متغیرها در کارکنان میتوان به میزان بیشتری از آثار مثبت انگیزش اجتماعیار کارکنان در سازمانها بهرهمند شد.
The purpose of this study was to investigate the moderating role of intrinsic motivation، perceived task significance and manager trustworthiness in relationship between prosocial motivation and job performance. Prosocial Motivation Scale، Task Performance Subscale، Blais Work Motivation Inventory، Perceived Task Significance Scale and Integrity Subscale of Manager Trustworthiness Scale were administered to 360 employees of NISOC who were selected by stratified random sampling method. Data were analyzed by hierarchical regression analysis. Results indicated that prosocial motivation was positively related to job performance. Intrinsic motivation، perceived task significance and supervisor trustworthiness moderated this relationship. Present study showed that prosocial motivation is an important factor in promoting job performance and also this relationship will be stronger when employees have high levels of intrinsic motivation، perceived task significance and supervisor trustworthiness. So، promoting employee’s intrinsic motivation، perceived task significance and manager trustworthiness lead to more positive effects of prosocial motivation in organizations.
Machine summary:
ir"/> چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست در رابطه بین انگیزش اجتماعیار و عملکرد شغلی است.
نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که انگیزش اجتماعیار رابطه مثبت و معنیداری با عملکرد شغلی دارد و انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست تعدیلکننده این رابطه هستند.
نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که انگیزش اجتماعیار عامل مهمی در ارتقای سطح عملکرد شغلی کارکنان است و همچنین این رابطه زمانی قویتر میشود که افراد از سطح بالاتر انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست برخوردار باشند.
در این زمینه بهطور ویژه نشان داده شده است که انگیزش اجتماعیار، انگیزش درونی<FootNote No="61" Text="- intrinsic motivation"/> کارکنان را به سمت عملکرد بالاتر هدایت میکند (گرنت، 2008) و زمانی به افزایش سطح عملکرد شغلی کارکنان خواهد انجامید که با انگیزش درونی توأم باشد.
گرنت و سومانت (2009) نشان دادند سرپرستان قابل اعتمادی که ارزشهای آنها مبتنی بر صداقت و خیرخواهی است به احتمال بیشتری اطلاعاتی را در خصوص اینکه چگونه فعالیتهای حرفهای به دیگران نفع خواهد رساند در اختیار کارکنان قرار میدهند در نتیجه ادراک کارکنان از قابلیت اعتماد سرپرست، سطح عملکرد شغلی کارکنان دارای انگیزش اجتماعیار را افزایش می دهد.
بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکننده سه متغیر انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست در رابطه انگیزش اجتماعیار با عملکرد شغلی می باشد.