Abstract:
مدتی اســت بحث از اســلامی کردن علوم و یا ارائه نظریه های علوم انسانی اسلامی در کشــور مطرح شــده و این بحث با تاکید مقام معظم رهبری پیرامون جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم، در محافل علمی و در بین صاحب نظران علوم انســانی قوت بیشــتری گرفته، اما آنچه در این بین مغفول مانده، توجه به مفاهیم پایه ای و اساسی در علوم انسانی است. به تبع ســیطره همه جانبه غرب در همه علوم، علوم انســانی نیز از این قاعده مســتثنی نبوده و سال هاست که در حوزه علوم انسانی به جز ترجمه از نظریه های غربی کار اساسی دیگری صورت نگرفته اســت. آنچه نگران کننده اســت، اضافه کردن واژه اسلامی به دنبال همان نظریه های غربی مثل اومانیســم اسلامی برای اســلامی کردن علوم انسانی است! و این مســیری اســت که به طور قطع به التقاط می انجامد که تجربه آن را در سال های تسلط نظریه های چپ و ظهور مفاهیمی چون مارکسیسم اسلامی(!) داشته ایم. لذا با اضافه کردن واژه اســلامی به پس و پیش عنوان یک نظریه، نمی توان مســیر آن را که از مفاهیم اساسی در یک پارادایم خاص نشئت گرفته است، به سمت دیگری تغییر داد. هدف این تحقیق بحثی موجز پیرامون مقایسه پارادایم های اومانیسم و تئوئیسم و روند انتقال شناســی و استعلاشناســی تفکر علمی در این دو پارادایم و تکامل مفاهیم بنیادی و حرکت جوامع در این دو مسیر است. پرسش اصلی در این تحقیق و نیز در شروع ارائه هر نظریه ای در علوم انسانی اسلامی این است که علم انسانی اسلامی در هر شاخه ای که باشد فلسفه، جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست، روان شناسی و... با چه مفاهیم بنیادی و در چه پارادایم فکری باید آغاز شود؟ و نسبت این مفاهیم با مفاهیم فلسفه غرب چیست ؟ برای پاســخگویی به این پرســش ها در تحقیق پیش رو چهارچوب نظری فلسفی غرب یعنی ســوپر پارادایم اومانیسم و سوپر پارادایم تئوئیسم برگرفته از قرآن و تفکر شیعی در تبیین مفاهیم اساســی این دو مسیر مورد اســتفاده قرار گرفته است. روش تحقیق در این پروژه که یک پژوهش بنیادی محسوب می شود، تبیین و توصیف مفاهیم موردنظر در چهار گام اتیمولوژی (ریشه شناسی)، ترمینولوژی (مفهوم شناسی)، متدولوژی (روش شناختی) و اپیدمیولوژی (فراگیرسازی شناسی) است و روش گردآوری اطلاعات روش کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی است. سرفصل های اصلی در این پژوهش عبارتند از: سوپر پارادایم اومانیسم و تئوئیسم انتقال شناسی و استعلاشناسی توسعه و تعالی
دکترین رشد
Machine summary:
((امانیسم و تئوئیسم ، مطالعه ی تطبیقی در روش شناسی و مفهوم)) شیرین آزادی ، کارشناس ارشد جامعه شناسی عباس عباسی ، کارشناس آمار چکیده: مدتی است بحث از اسلامی کردن علوم و یا ارایه نظریه های علوم انسانی اسلامی در کشور مطرح شده و این بحث با تاکید مقام معظم رهبری پیرامون جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم ،در محافل علمی و در بین صاحب نظران علوم انسانی قوت بیشتری گرفت .
– با چه مفاهیم بنیادی و در چه پارادایم فکری باید آغاز شود؟ و نسبت این مفاهیم با مفاهیم فلسفه غرب چیست ؟ برای پاسخ گویی به این پرسش ها در تحقیق پیش رو چارچوب نظری فلسفی غرب یعنی سوپر پارادایم امانیسم و سوپر پارادایم تئوییسم برگرفته از قرآن و تفکر شیعی در تبیین مفاهیم اساسی این دو مسیر مورد استفاده قرار گرفته است .
» (روبن اشتاین ، 1386 ، ص 36 ) اما نکته ی مغفول مانده در مسیر طولانی فلسفه در اندیشه ی غربی این است که تفکر ابژکتیو باشد یا سوبژکتیو و یا ترکیبی از هر دو ، این انسان است که محور و مبنای شناخت ، دانش و ادراک قرار گرفته و تنها آنچه صورت واقع و حتی حقیقی به خود می گیرد که انسان از طریق حواس و یا خرد و یا هر دو بدان ادراک پیدا کند و این گونه می شود که تنها مفاهیم ساخته ی ذهن بشر در فیزیک و متافیزیک مبنای حقیقت قرار می گیرند و در این انسان محوری خدا هم تنها مفهومی می شود متافیزیکی که انسان آن را تعریف می کند !