Abstract:
گیلگمش نخستین حماسۀ موجود جهان است که اساسیترین مسائل انسانی را میتوان در آن دید. جامعۀ هومری یونان از طریق میسین و شرق یونان با فرهنگ شرق و بینالنهرین آشنا و تاثیرپذیر بوده است. بنابراین، گیلگمش احتمالا بر اودیسۀ هومر تاثیر گذاشته است. از آنجا که ادبیات تطبیقی ما را قادر به درک عمیق متون میسازد؛ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی مشابهتهای دو حماسۀ گیلگمش و اودیسۀ هومر به صورت تطبیقی و مقایسهای است. این دو حماسه بنمایههای مشترکی مانند موجودات فوق طبیعی، خدایان شبیه به هم و فلسفیبودن دارند. همچنین شخصیتهایی نیز دارند که از نظر کارکردهایشان به هم شباهت دارند. زن مقدس و نوزیکائا از این نظر که عاشق قهرمان میشوند؛ ایشتر و سیرسه از این نظر که توانایی تبدیل انسان به حیوان را دارند؛ گیلگمش و اولیس از این نظر که با هیولاها جنگیدهاند، به خاطر غفلت فرصتهایی را از دست دادهاند، از دریا گذر کردهاند، شخصیتی بزرگ دارند، از خودراضیاند، به جهان زیر زمین سفر کردهاند، برای رسیدن به راهنما رنج را تحمل کردهاند، سرکش بودهاند، ناامید شدهاند، به سرزمینهای ناشناخته سفر کردهاند، دوستان خدایان را کشتهاند، گاو مقدس را کشتهاند و به خواب بیموقع فرورفتهاند.
Gilgamesh is the first epic in the world that the most fundamental human issues can be find in it. The Homeric community of Greece was familiar with and influenced by Eastern and Mesopotamian culture via the Mycenaean and eastern Greeks; therefore Gilgamesh has clearly influenced Homerchr(chr('39')39chr('39'))s Odyssey. Comparative literature enables us to have a deep understanding of texts. This paper compared to investigate the similarities between the two epics of Gilgamesh and Odyssey Homer by descriptive-analytical method. The two epics have common motifs such as supernatural creatures, alike gods, and philosophies. They also have characters who are similar in their functions. Holy woman and Nausicaa in love with the hero. Ishtar and Circe are capable of transforming humans into animals. Gilgamesh and Ulysses fight monsters. They have missed opportunities by neglect, crossed the sea, have a great personality, are complacent, have traveled to the underworld and to unknown lands, endured suffering to get help from the guide, mutinied, disappointed, killed the friends of gods and holy cow and slept inopportune.
Machine summary:
ازآنجاکه ادبيات تطبيقي ما را در درک عميق متون ياري ميکند، اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي به دنبال بررسي مشابهت هاي دو حماسۀ گيلگمش و اوديسه ي هومر به صورت تطبيقي و مقايسه اي است .
گيلگمش و اوليس از اين نظر که با هيولاها جنگيده اند، به دليل غفلت فرصت هايي را از دست داده اند، از دريا گذر کرده اند، شخصيتي بزرگ دارند، ازخودراضياند، به جهان زير زمين سفر کرده اند، براي رسيدن به راهنما رنج را تحمل کرده اند، سرکش بوده اند، نااميد شده اند، به سرزمين هاي ناشناخته سفر کرده اند، دوستان خدايان را کشته اند، گاو مقدس را کشته اند و به خواب بيموقع فرو رفته اند.
اوديسه ي هومر نيز از حماسه هاي بزرگ جهان است که شباهت هاي زيادي با گيلگمش دارد.
اين حماسه «سرگذشت بازگشت اوليس خردمند، چاره - جوي و دلير است که از ميان طوفان هاي بلا، به رغم دشواريهايي که خدايان سر راه او قرار ميدهند، راه خود را بازمييابد» (زرين کوب ، ١٣٥٧: ٨٧).
در زبان فارسي آثار تحقيقي بسيار باارزشي دربارة گيلگمش چاپ شده که از آن جمله است : مؤذني و يعقوبي (١٣٨٢) در مقاله اي کوشيده اند چهار روايت موجود از داستان گيلگمش را با هم مقايسه کنند و تفاوت هاي آن ها را نشان دهند.
در داستان اوديسه ، اوليس هنگامي که در جزيرة اوژيژي است ، سال ها در غفلت به سر ميبرد تا اينکه سرانجام از خواب غفلت بيدار ميشود و دلش دوباره هوس رسيدن به ايتاک ميکند.
در اين پژوهش با روش تطبيقي شباهت هاي دو حماسۀ گيلگمش و اوديسه ي هومر بررسي شد.