Abstract:
یکی از مبانی دستگاه فکری محتشم کاشانی، مقولة درد است. محتشم، درد درونی و حقیقی را مبنای حرکت در این عالم، عامل رافع حجاب دل، باعث رسیدن به لذّت پایدار و موجب خلوص عیار عشق می داند. در نقطة مقابل، بی دردی را مایة هلاکت و نابودی، موجب ملال و افسردگی و حجاب راه انسان معرفی می کند. این مقاله،به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین موضوع درد در شعر محتشم می پردازد؛و نیز سیری است در اشارات تأمّل برانگیز این شاعر بزرگ، دربارة اهمّیت درد، نشانه هاو لوازم راه درد، لذّتِ درد، انواع درد، فواید و اثرات درد، عوارض بی دردی، عوامل درمان کنندة درد؛ و این که درد، باعث حرکت و شوقِ حیات است، و آن چه را که اوصاف غیر انسانی است از وجود انسان می زداید و تا حدّ ممکن، اوصاف روحانی را برای او محقق می سازد تا انسان با التزام به اخلاق و اطوار اهلِ درد، به انسان واقعی که شایستة مقام خلافت الهی است برسد.
Machine summary:
این مقاله، به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی و تبیین موضوع درد در شعر محتشم میپردازد و نیز سیری است در اشارات تأمّل برانگیز این شاعر بزرگ، دربارة اهمّیت درد، نشانهها و لوازم راه درد، لذّتِ درد، انواع درد، فواید و اثرات درد، عوارض بی دردی، عوامل درمان کنندة درد؛ و این که درد، باعث حرکت و شوقِ حیات است، و اوصاف غیر انسانی را از وجود انسان میزداید و تا حدّ ممکن، اوصاف روحانی را برای او محقق میسازد تا انسان با التزام به اخلاق و اطوار اهلِ درد، به انسان واقعی که شایستة مقام خلافت الهی است برسد.
از این رو محتشم، لذّت خود را در درد میجوید و میگوید: (به تصویر صفحه مراجعه شود) بنابراین دردی که لذّتآور است نمیتواند درد فردی، درد جسمانی و دردهای نازل و فرودین دنیوی باشد؛ بلکه دردیست آسمانی، روحانی و حقیقی؛ به عبارت دیگر درد خدا، درد حقیقت، درد اشتیاق، درد دل، درد فراق و درد دین است که محتشم از آن با عنوان «صد درد بی درمان» یاد میکند: (به تصویر صفحه مراجعه شود) این درد، از نظرگاه محتشم آن قدر مهّم است که میگوید؛ کّل هستی رو به سوی خدا دارد و در این سیر هر یک از موجودات به کمال لایق خود میرسد و آن چه آنها را به کمال میرساند، درد است؛ زیرا انسان، دنیا را در مقایسه با عالم روحانی که جایگاه اصلی او قبل از هبوط بود، ناقص دیده و تمایل دارد که از نقص به کمال و از حالت مراتب پایین به مراتب مهمتر و کاملتر راه یابد.