Abstract:
این پژوهش با هدف بررسی تفاوتهای جنسی در دلبستگی به خدا با تأکید بر نقش پایگاه هویت من در دانشجویان دانشگاه قم انجام شد. در این مطالعة همبستگی، 370 نفر دانشجو (190 پسر و 180 دختر) که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند، به آزمون گسترشیافته عینی پایگاه هویت من (EOM-EIS-2) و دلبستگی به خدا (ATG-37) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به شیوة سلسلهمراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نمرات بالاتر دختران در دلبستگی ایمن و دوسوگرا و نمرات بالاتر پسران در دلبستگی اجتنابی، تفاوت معنادار میان پسران و دختران در دلبستگی به خدا را نشان میدهد؛ ولی بین این دو جنس به لحاظ توزیع در چهار نوع پایگاه هویت، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج نشان میدهد جنس آزمودنیها پیشبینیکنندة معناداری برای هر سه نوع دلبستگی به خداست؛ ولی در پایگاه هویت، فقط دو پایگاه هویت تحققیافته و سردرگم در پیشبینی دلبستگی ایمن و دلبستگی اجتنابی به خدا بتای معنادار دارند که با ورود اثر متقابل جنس و پایگاه هویت به معادلة رگرسیون، مشاهده میکنیم بتای هویت تحققیافته کاهش مییابد و از معناداری خارج میشود؛ درحالیکه بتای هویت سردرگم کاهش مییابد؛ ولی همچنان معنادار است. در دلبستگی دوسوگرا به خدا، فقط یک پایگاه هویت سردرگم بتای معنادار دارد که با ورود اثر متقابل جنس و هویت به معادلة رگرسیون، مشاهده میکنیم بتای هویت سردرگم کاهش مییابد و از معناداری خارج میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت جنس و هویت دو متغیر پیشبینیکننده در دلبستگی به خدا هستند و هویت در رابطة میان جنس و دلبستگی به خدا نقش معنادار دارد.
This research was done in Qom University with the purpose of investigating the gender differences related to the love of god with the emphasis on the role of self identity. In this study, 370 students (male, 190 and female, 180) were selected through the clustered sampling. The sample answered the tests of self identity (EOM-EIS-2) and love of god (ATG-37) and the data was analyzed through the matched t-test and multiple regressions. The girls’ higher scores in relation to the safe and bilateral love and the boys’ higher scores in regard with the evitable love showed the meaningful difference between male and female in this regard. Therefore, no meaningful difference was observed between them in relation to the distribution of four kinds of identities. The results clarified that the gender of test takers is considered as a meaningful predictor for the three kinds of love of god. However, there are two developed and diffuse-avoidant identities with meaningful beta in the prediction of safe and evitable love in the base of identity and by the effect of gender and identity in regression equation, it is observed that the beta of developed identity has decreased and it is not meaningful any more while the beta of diffuse-avoidant identity has decreased and it is constantly meaningful. In bilateral love of god, just one diffuse-avoidant identity is of meaningful beta and by the effect of gender and identity in regression equation, it is observed that the beta of diffuse-avoidant identity has decreased and it is not meaningful any longer. Therefore, it is concluded that the gender and identity are two predicting variables related to the love of god and identity is of meaningful role in the relationship between gender and love of god.
Machine summary:
نتايج نشان مي دهد جنس آزمودني ها پيش بيني کننـدة معناداري براي هر سه نوع دلبستگي به خداست ؛ ولي در پايگاه هويت ، فقـط دو پايگـاه هويـت تحقـق يافتـه و سـردرگم در پـيش بينـي دلبسـتگي ايمـن و دلبستگي اجتنابي به خدا بتاي معنادار دارند که بـا ورود اثـر متقابـل جـنس و پايگاه هويت به معادلۀ رگرسيون ، مشاهده مي کنيم بتـاي هويـت تحقـق يافتـه کاهش مـي يابـد و از معنـاداري خـارج مـي شـود؛ درحـالي کـه بتـاي هويـت سردرگم کاهش مي يابد؛ ولي همچنان معنادار است .
به علاوه ، زنان در ايجاد ارتباط صميمي، پيشرفت بيشـتري دارنـد کـه نظريـه پـردازان در تبيين آن ادعا کرده اند فرايند جامعه پذيري نقش جنسيتي موجب شده زنـان بـر اهميـت صـميمت ارتباطي تأکيد کنند و درنتيجه احساس خـوبي از معنـا و تحقـق روابـط داشـته باشـند و نسـبت بـه ارتباط منفي حسـاس تـر باشـند )به تصویرصفحه مراجعه شود) اين تفاوت ها در دل بستگي انساني ممکن است به ارتبـاط بـا خـدا نيـز گسـترش يابـد.
با فرض تفـاوت معنـادار نداشـتن پسـران و دختران در پايگاه هويت من ، وضعيت آنها در دل بستگي به خدا چگونه اسـت ؟ بـراي نمونـه آيـا هويت تحقق يافته در هردو جنس يک وضعيت دل بستگي به خـدا ايجـاد خواهـد کـرد يـا اينکـه پسران را در يک نـوع دل بسـتگي متفـاوت از دختـران قـرار خواهـد داد؟ بـا مراجعـه بـه ادبيـات پژوهش ، به نبود شواهد تجربي کافي دربارة کيفيت ارتباط اين متغيرها پي ميبريم .