Abstract:
یکی از پرسشهای بنیادین در دانش اصول فقه، امکان تقیه در بیان حکم شرعی توسط امام معصوم(ع) است. در این باره دیدگاههای مختلفی بین اصولیان مطرح شده است، در این پژوهش، دو روایت که تصریح بر إفتاء تقیهای دارد و مهمترین مبنای قائلان به صدور اخبار تقیهای از زبان امام معصوم (ع) است، با روش تاریخگذاری منبع و متن نقد میشود. تاریخگذاری منبع و متن این دو روایت و مقایسۀ آن با روایتی مبسوط در همین موضوع، نشانگر درج اندیشههای غالیانه در این روایات با هدف نشر اباحیگری است. معناشناسی تاریخی واژگان إفتاء، تقیه، مسترشد و شاکّ، نشانگر ارتباط بخش مدرج این دو روایت با اندیشههای غالیان در قرن سوم هجری در عراق است. تحلیل کیفی و کمی این دو روایت به انضمام روایتی مفصلتر، که در واقع شرح و توضیح بخش مدرج دو روایت نخست، به شمار میآید. نشان میدهد، غرض اصلی در این سه روایت، بیان حکم شرعی نیست؛ بلکه هدف، بیان سرّی بودن طریقت و تناقض آن با ظاهر و عدم ثبات احکام شرعی به عنوان جزئی از ساختار انگارۀ اباحیگری در قرن سوم هجری است.
One of the most fundamental questions in Usul al-Fiqh is if it is possible to exert taqiya in making religious laws from Infallible imams (AS). Usuli scholars are different concerning this matter. Here, two hadiths that refer to the exertion of taqiya in making religious laws, which have been used as the most important documents by the advocates of such exertion from the Infallible Imams (AS), are analyzed while using the method of dating source and text. Dating the source and the text of these two hadiths and comparing them with a related detailed hadith indicate that the exaggerators (ghulat) inserted their ideas into these hadiths for distributing libertinism (ibahah). The historical etymology of the terms, 'ifta', taqiya, mustarshid and shakk proves that the interpolated (mudarraj) part of two hadiths are connected to the ideas of Iraqi exaggerators during the 3rd century AH. A qualitative and quantitative analysis of these two hadiths as well as a more detailed hadith, which in fact explains the interpolated part of two hadiths, indicate that the main purpose of these three hadiths was not to express a religious law, but to show the secret nature of the process, its contradiction with the appearance of religious laws, and instability of the religious laws as the very structure of libertinism in the 3rd century AH.
Machine summary:
در اين پـژوهش روايـات دال بـر إفتـاء بـه تقيـه مـورد بررسـي قـرار ميگيرد، تا نخست : روشن گـردد: آيـا اصـطلاح إفتـاء تقيـه اي، در قـرن دوم هجـري در روايات امام صادق(ع ) کاربرد داشته يا نه ؟ دوم: غرض اصلي اين روايات بـر مبنـاي روش تحليل محتوا چيست ؟ و سوم: بازسازي متن اين روايت ، در مراحل تطور تاريخي فقه ، بـه چه شکل و با کدام مقطع از تاريخ شيعه ارتباط برقرار ميکند؟ پيشينۀ تحقيق دربارٔە نقد روايات دال بر تقيه در بيان حکم شرعي، کتابي با عنوان "تقيۀ معصـومين (ع) در بيان احکام دين " توسط محقق معاصـر آقـاي سـعيد حسـن زاده دلگشـا، بـه صـورت مستقل و مبسوط نگاشته شده است .
٢. روايات إفتاء تقيه اي در مجموعه کتب حديثي شيعه ، دو روايت وجود دارد کـه بـه صـراحت از صـدور فتـواي تقيه اي از امام صادق (ع ) سخن ميگويد: روايت نخست ، براي اولين بار در کتاب تهـذيب الاحکام [٦٥، ج٢، ص ١٣٥] و روايت دوم ، نخستين بـار در کتـاب الکـافي [٩٠، ج٣، ص ٣٣٩] بيان شده است ، شيخ طوسي (ره) روايت کتاب کافي را نيز در تهذيب الاحکام ذکر کرده و به نظر ميرسد، اين دو روايت ، از مستندات مهم شيخ طوسي (ره) در حمل قاعدٔە مخالفت با عامه ، بر تقيه اي بودن صدور حکم باشد.
Keywords:
غلو
،
اباحیگری
،
تقیه
،
فتوا
،
مسترشد
،
احکام ظاهری
Fatwā’
،
Taqīya
،
Mustarshid
،
Apparent Laws
،
Ibāhah
،
exaggeration
Automated keywords:
روایت
،
تقیه
،
حکم
،
فقه
،
امام
،
بیان حکم شرعی
،
تقیـه
،
غالیان
،
متن
،
بـه