Abstract:
هویت یا پرسش از کیستی و چیستی انسان، بهصورت شکلی از آگاهی تاریخی بروز کرده و دارای کارویژههای فردی و اجتماعی متعددی است. در دهههای اخیر با توجه به پیچیدهشدن روند هویتیابی و نیز گستردگی لایهها و ابعاد هویت، گسترش جهانی شدن، پیدایش مکاتب و رهیافتهای مدرن و پسامدرن درباره تبیین مبانی، مؤلفهها و کارکردهای آن و نیز تأثیر رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر امر هویتیابی، موضوع هویت برای بسیاری از جوامع تبدیل به مسئلهای مهم و اساسی شده که حتی از آن تعبیر به بحران میشود. در ایران هم با توجه به تنوع قومی و زبانی، میراث غنی تاریخی و فرهنگی، تأثیرات جهانی و عوامل دیگر، دهههای گذشته هویت به یک مسئله اجتماعی، سیاسی و نیز موضوع علمی-پژوهشی مهم تبدیل شده است. این مقاله بر آن است کتاب «هویت ایرانی» را مورد تحلیل انتقادی قرار داده و مهمترین ابعاد مثبت و نیز کاستیهای آن را بررسی نماید. دستاوردهای تحقیق بیانگر آن است عدم تعریف عملیاتی مفاهیم اصلی، تکیهبر گفتمان هویتی ایرانمدار و نادیده گرفتن گفتمانهای هویتبخش دیگر، تناقض در مبانی نظری و روششناختی مقالات، تکیهبر دورهبندیهای تاریخ سیاسی و نادیده گرفتن چالشهای برآمده از رویارویی هویت ایرانی و هویت ملی از جمله کاستیهای کتاب است.
Identity, or the examination of who and what man is, has developed as a type of historical awareness and serves a variety of individual and societal functions. Due to the complexity of the identification process and the vastness of layers and aspects of identity, the growth of globalization, the establishment of modern and postmodern educational institutions and frameworks to describe its principles, elements, and functions, and the implications of recent political, social, and economic events, the subject of identity has become a critical and fundamental concern. In Iran also, identity has emerged as a critical social, political, and scientific issue. The purpose of this article is to perform a critical examination of the book "Iranian Identity: From Antiquity to the End of Pahlavi" emphasizing both its strengths and weaknesses. The study's findings signify that the book has become a widely cited source in the Iranian scientific-research community as a result of its theoretical principles and research methodology; however, the book's lack of operational definitions for key concepts, emphasis on Iranian identity discussion while ignoring other identity discussions, and inconsistencies in the theoretical and methodological framework, reliance on the periods of political history, and a neglect of the challenges resulting from the confrontation between Iranian and national identities, all contribute to the book's shortcomings.
Machine summary:
پژوهشنامۀ انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ماهنامة علمي (مقالة علمی ـ پژوهشي)، سال 22، شمارة 1، فروردین 1401، 81 - 102 بررسی انتقادی کتابهویت ایرانی؛ از دوران باستان تا پایان پهلوی رضا بیگدلو 1 چكيده هویت یا پرسش از کیستی و چیستی انسان بهصورت شکلی از آگاهی تاریخی بروز کرده و دارای کارویژههای فردی و اجتماعی متعددی است.
در ایران هم باتوجهبه تنوع قومی و زبانی، میراث غنی تاریخی و فرهنگی، تأثیرات جهانی، و عوامل دیگر در دهههای گذشته هویت به مسئلهای اجتماعی ـ سیاسی و نیز موضوع علمی ـ پژوهشی مهمی تبدیل شده است.
در این زمینه، چند اثر قابلتوجه و بررسی است؛ ازجمله کتاب تبارشناسی هویت جدید ایرانی نوشتۀ محمدعلی اکبری (1384) از آثار پژوهشی قابلتوجهی است که گفتمانهای هویتی ملی ایرانی را مبتنیبر نگاه تاریخی در دوران جدید طبقهبندی کرده و آنها را درمعرض تحلیل قرار داده است.
کتاب هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی مجموعة چهار مقالهای است که پیشازاین در سال 2007 در ایرانیکا منتشر شده و بههمت حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که خود از صاحبنظران حوزة هویت و ملیت در ایران است، ترجمه شده و با افزودن دو مقاله از گراردو نیولی و علیرضا شاپور شهبازی و توضیحات تکمیلی احمد اشرف، در قالب کتاب مذکور در 264 صفحه تدوین شده و نشر نی آن را در سال 1395 منتشر کرده است.