Abstract:
هوش عاطفی، عاملی برای تمایز مدیران عالی و میانی است. پایه و اساس هوش عاطفی، خودآگاهی است. هوش عاطفی مجموعه گسترده ای از مهارت ها و خصوصیات فردی را در برمی گیرد. افراد با داشتن این آگاهی ها می توانند عواطف و رفتار خود را بهتر کنترل کنند، دیگران را به خوبی درک کنند، و با آن ها ارتباط بگیرند.
تحقیقات نشان می دهند، مدیران عالی اجرایی موثر، قابلیت های عاطفی بیشتری نسبت به سایر مدیران دارند. ارتباط بسیار خوبی با مدیران، کارکنان و سایرین برقرار می کنند و از اعتماد به نفس و نفوذ زیادی برخوردارند. هم چنین، مدیران دارای استعداد بالا از دید همکاران و سرپرستان خود نمرات بهتری می گیرند، در حالی که از دید کارکنان شایستگی چنین نمراتی را ندارند. تفاوت هایی در مدیران زن و مرد نیز در این خصوص دیده می شود. در مورد هوش عاطفی و تفاوت های شغلی، نتیجه مستندی به دست نیامد. نتایج حاصل از این تحقیق در انتخاب و بهبود عملکرد مدیران کاربرد دارد.
Emotional intelligence is the distinction factor between top and middle managers. The basis of emotional intelligence is self consciousness. Emotional intelligence applies to a wide range of skills and individual characteristics. People with these awareness’s can better control their emotions، behaviors، better understand others، and communicate with them.
Research shows that effective top executive managers have more emotional. Capabilities as compared to other managers. They establish very good relations whit managers، staff، and others، have self confidence، and great power of influencing. Also، from the perspective of their Co- workers and supervisors، they get the better marks، while from the employee’s view they don’t have such a competency. In this case there are differences between male and female managers. In the case of El and job differences، there is no documented result. The results of this research can be applied in the selection of managers and their performance improvement.
Machine summary:
Emotional Intelligence شده بود که عواطف و قابلیت های اجتماعی که توسط گلمن و تئوریهای مربوط به درک عاطفی بیان شده اند، قابل تشخیص باشند.
1. Social & Emotional Learning رابطۀ هوش عاطفی و رهبری سازمانی در مطالعه ای که شرح آن در ادامه خواهد آمد، از ١٨٣ سؤال مبتنی بر قابلیت های مورد نظر در شرکت ، استانداردهای رهبری ، و فهرست قابلیت های ادراکی، بر اساس تحقیقاتی که ریچارد بویاتزیس و دانیل گولمن در سال ١٩٩٩ انجام داده بودند، استفاده شده است .
درجه بندی میانگین ECI به وسیلۀ درجه بندی عملکرد (رجوع شود به تصویر صفحه) هوش عاطفی و مدیران با عملکرد بالا سرپرستان به طور قابل ملاحظه ای به این مدیران در ١٣ مورد از ٢٠ قابلیت عاطفی، امتیازات بالایی دادند؛ قابلیت هایی مثل : خودآگاهی، خودمدیریتی و مهارت های اجتماعی .
بارون در سال ٢٠٠٠ در تحقیقی عنوان کرد، در حالیکه مردان و زنان در درک عاطفی تفاوت چندانی ندارند، خانم ها امتیازات بالاتری در قابلیت هایی نظیر احساس همدردی و روابط بین فردی و اجتماعی دارند.
کاربرد یافته های تحقیق به کمک نتایج این مطالعه از چند طریق میتوان انتخاب و عملکرد مدیران خود را بهبود بخشید: مدل مدیریتی شرکت ها و استانداردهای مدیریت را باید به نحوی تغییر داد تا مدل ، آن دسته از قابلیت های هوش عاطفی را نیز که فاقد آن هاست ، در بر بگیرد.
مدل پیشرفته جدید اجتماعی که از مرور عملکرد و مراحل و برنامه های مداوم و تفاهمی برای انتخاب است تغییر یافت تا قابلیت های هوش عاطفی را نیز شامل شود.