چکیده:
یکی از دغدغههای اساسی بشرِ امروز مقولات اخلاقی (اعم از اخلاق فردی و اجتماعی) است. بسیاری از مشکلات، اختلافات و نابسامانیهای جوامع بشری ناشی از فقدان آن است. یکی از این مقولات اخلاقی «غیبت» است که مباحث فراوانی را دربر دارد. صاحبنظران دربارۀ قلمرو غیبتِ حرام اختلاف دارند. مشهور فقیهان امامیه بر این باورند که غیبت غیرِشیعۀ اثناعشری جایز است. این نوشتار، نخست، ادلۀ هفتگانۀ شیعۀ قائل به جواز را بررسی و نقد کرده است؛ سپس، ادلهای را اقامه کرده است بر حرمت غیبت مطلق مسلمان، اعم از فرقههای مختلف شیعه و مسلمانان اهل سنت، بهجز ناصبی و غالی.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار، نخست، ادلۀ هفتگانۀ شیعۀ قائل به جواز را بررسی و نقد کرده است؛ سپس، ادلهای را اقامه کرده است بر حرمت غیبت مطلق مسلمان، اعم از فرقههای مختلف شیعه و مسلمانان اهل سنت، بهجز ناصبی و غالی.
یادآوری لازم پیش از ورود به اصل مطلب، یادآوری این نکته ضروری است که بحث پیشرو علمی و استدلالی است؛ بنابراین، اگر در مقام اثبات یا رد مطلبی، از واژههایی مانند کفر استفاده میشود، باید توجه داشت که: نخست: گوینده در مقام بحث علمی است، نه توهین؛ دوم: این نظر شخص فقیه است، نه نظر و موضع شیعه و فقیهان آن؛ سوم: مقصود از «کفر» مفهوم اصطلاحی آن (انکار خدا) نیست؛ چهارم: اینگونه تعابیر در کلمات فقیهان گذشته و معاصر اهل سنت نیز دیده میشود.
دلیل چهارم مستفاد از آیه و روایات دال بر حرمت غیبت این است که موضوع حرمت «اخالمؤمن» است و مخالف مصداق اخالمؤمن نیست؛ زیرا عصمتی و اخوتی میان ما و آنها نیست.
ایشان میفرماید: «فیجوز اغتیاب المخالف کما یجوز لعنه و توهم عموم الآیة کبعض الروایات لمطلق المسلم مدفوع بما علم بضرورة المذهب من عدم إحترامهم» (انصاری، 1411ق: ج3، ص43): پس غیبت مخالف جایز است، همانگونه که لعن او جایز است و توهم اینکه عموم آیۀ دال بر حرمت غیبت، مانند بعضی از روایات، شامل مطلقا مسلمان میشود باطل است؛ زیرا عدم احترام غیرشیعه ضروری مذهب است.
در این روایات، حرمت غیبت بر عنوان مسلم صادق است؛ اعم از اینکه شیعۀ اثناعشری باشد یا یکی از فرقههای شیعه یا از اهل سنت.