خلاصه ماشینی:
در این مقاله تلاش شده،جایگاه صنایع ایران(که براساس توان رقابتپذیری یا آسیبپذیری آنها در بازارهای جهانی رتبهبندی شدهاند)،در سیاستهای صنعتی کشور به ویژه براساس مندرجات طرح تدوین راهبرد توسعه صنعتی کشور که مبنای برنامه چهارم توسعه در این زمینه است،مورد شناسای و ارزیابی قرار گیرد.
سیاست صنعتی بهطور خلاصه عبارت است از مجموعه چشماندازها،سیاستها و اقدامات هماهنگ،هدفمند و مبتنی بر برنامهریزی بلندمدت"دولت"در جهت ایجاد تواناییهای نوین و تحولات لازم برای تغییر ساختار فعالیتهای موجود صنعتی یک کشور اقدامات دولت در چارچوب سیاست صنعتی عبارتاند از: -چشماندازسازی در صنعت،از طریق هدفگیری صنایع منتخب و اولویتبندی آنها -سازماندهی بهینه رقابت بین بنگاههای فعال در یک رشته صنعتی منتخب و بنگاههای فعال در آن صنایع(البته به صورت زمانبندی شده و فقط در قبال دستیابی بنگاهها به یکسری شاخصهای عملکردی توافق شده) -ایجاد محیطی باثبات در اقتصاد کلان از طریق اتخاذ سیاستهای پولی،مالی،ارزی و تجاری مناسب بنابراین سیاست صنعتی به هیچ وجه به معنی دخالتهای بدون برنامه دولت در فعالیتهای صنعتی نیست،دخالتهایی که به جای برنامهریزی سنجیده و مؤثر،بر مدیریت بحرانها در کوتاهمدت تمرکز داشته و در واقع به جای ارائه چشمانداز و شیوههای رسیدن به آن،فقط در صدد جلوگیری از زیانهای ناشی از بحرانها میباشد.
رشد سریع این صنایع در سایه سیاستهای اقتصاد کلان مشوق صادرات و حضور در زنجیرههای تولید جهانی،موجب شده تا صنایع سنگین و شیمیایی نیز براساس تقاضای صنایع بادوام توسعه پیدا کنند و از این طریق ارتباطهای پسین در بخش صنعت این کشورها بسیار قوی شود.