چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی انجام گرفته است. برای دستیافتن به این مهم با تعریف مختار از دین و با رجوع به آراء گیدنز، نظریه برساخت اجتماعی بهعنوان چارچوب نظری انتخاب شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی، و از نظر اجرا پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه جوانان ۱۹ تا ۲۹ ساله شهرهای تهران، اردبیل، گرگان، شیراز و کرمانشاه در سال ۱۳۹۸ بودهاند و تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ نفر تعیین شد. روش نمونهگیری به شیوه خوشهای چندمرحلهای صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها از تحلیل عاملی و تحلیل مسیر به کمک نرمافزار Amos استفاده شد. نتایج نشان داد کهشبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی اثر معنادار دارد. درواقع بهتأسی از گیدنز و تیلر میتوان مدعی شد که هر چه افراد در مواجهه با شبکه اجتماعی اینستاگرام، فعالیت و مشارکت بیشتری داشته باشند و هر چه این فعالیت بازتابانهتر باشد، در تولید معنا سهیم هستند و لذا بیشتر احتمال میرود که فرهنگ دینی آنها متأثر از این فضا بازتابی باشد، اما هر چه افراد در مواجهه با شبکه اجتماعی اینستاگرام، فعالیت و مشارکت کمتری داشته باشند و هر چه این فعالیت غیربازتابانه باشد، کمتر در بازتولید معنا سهیماند؛ بنابراین اثر کمتری از شبکه اجتماعی اینستاگرام گرفته و بیشتر احتمال میرود که فرهنگ دینیشان سنتیتر باقی بماند.
The study has aimed to recognize the role of Instagram social network in the reproduction of religious culture among Iranian youth. To achieve this, the theory of social construction was chosen as the theoretical framework with an autonomous definition of religion and with reference to Giddens's views. The research method is applied in terms of purpose, and survey in terms of implementation. The statistical population of the current study was all 19-29 year olds in Tehran, Ardabil, Gorgan, Shiraz, and Kermanshah in 2019. The number of samples was determined based on Cochran's formula 384 people. The sampling method was multi-stage cluster sampling. Factor analysis and path analysis with the help of Amos software were used for statistical analysis of data. The findings suggested that the Instagram social network has a significant effect on the reproduction of religious culture among Iranian youth. In fact, based on Giddens and Tyler, it can be argued that the more people are active and involved on Instagram social network, and the more reflective this activity is, the more they contribute to the production of meaning, and therefore their religious culture is more likely to be influenced by this reflective atmosphere. However, the less active and involved people are on Instagram social network, and the less reflective this activity is, the less they contribute to the reproduction of meaning. Therefore, they take less influence from the Instagram social network and are more likely to keep their religious culture more traditional.
خلاصه ماشینی:
با توجه به آنچه ذکر گرديد، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگويي به اين سـؤال اسـت که آيا شبکه اجتمـاعي اينسـتاگرام در بازتوليـد فرهنـگ دينـي در ميـان جوانـان ايرانـي شهرهاي منتخب نقش دارد؟ همچنين در ادامه سعي خواهد شد به ديگر سؤالاتي از ايـن دست پاسخ داده شود که آيا ميزان اسـتفاده از شـبکه اجتمـاعي اينسـتاگرام در بازتوليـد فرهنـگ دينـي در ميـان جوانـان ايرانـي شـهرهاي منتخـب نقـش دارد؟ آيـا مـدت زمان 161 عضويت در شبکه اجتماعي اينستاگرام در بازتوليد فرهنگ ديني در ميان جوانان ايرانـي نقش دارد؟ آيا مشارکت و فعال بودن در شبکه اجتمـاعي اينسـتاگرام در ارزش دينـي در ميان جوانان ايراني شهرهاي منتخب نقش دارد؟ ٢.
نتايج پژوهش حاضر حـاکي از آن اسـت کـه بـين مـدت زمان عضويت ، ميزان استفاده ، نوع استفاده (استفاده هدف مند)، ميـزان مشـارکت و فعـال بودن ١٦٢ کاربران و واقعي تلقي کردن محتواي مطالب شبکه هاي اجتماعي مجازي با تربيـت دينـي همبستگي معکوس وجود دارد؛ يعني هر چه مدت زمان عضويت ، ميزان اسـتفاده ، ميـزان مشارکت و فعال بودن دانش آموزان در استفاده از شـبکه هاي اجتمـاعي موبـايلي افـزايش پيدا مي کند و آنها محتواي اين شبکه ها را بيشتر واقعي تلقي مي کنند و نـوع استفاده شـان هدف مندتر مي شود، از ميزان تربيت ديني شان کاسته مي شود.
Religiosity of female students and social factors affecting it: a case study of Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran.
Investigating the effect of web-based social networks on the religious identity of students in the second and third decades of the Islamic Revolution (Case study: Hamadan universities).