ملخص الجهاز:
"آنچه میخوانید،مصاحبهیی است که توسط مجلهء لوموند دو لاموزیک6در پاریس انجام گرفته است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) فیلیپ گلاس هنر تکرار،گفتگو با فیلیپ گلاس ترجمهء طلایه سقطچیان فیلیپ،تاکنون چه سازهایی را نواختهاید؟ ابتدا از ویولون شروع کردم،ولی این ساز چندان جذابیتی برای من نداشت؛چون آن زمان 6 سال داشتم!بعد فلوت یاد گرفتم و فلوت ساز سختصصی من شد.
او مؤدبانه عذاب شنیدن اثر مرا تحمل کرد،حتی ظاهرا علاقهمند هم شده بود؛ولی در پایان برنامه به من گفت:«خیلی جالب بود،ولی هیچگاه به ذهنتان خطور نکرده است که در یک مدرسهء موسیقی به تحصیلات آکادمیک بپردازید؟چنین رفتاری در دههء 06 و 07 بسیار رایج بود.
البته من جرأت مقایسهء خود را با باخ ندارم،ولی این امر نیز به نوعی صحت دارد که Music in 12 Parts گزیدهیی است از تمام قطعاتی که تاکنون ساختهام.
بعد از آن بود که شروع به کار کردن روی«انیشتین در ساحل» کردم و کمکم به سوی تئاتر و صحنه روی آوردم.
در اروپا شاید نوعی رمانتیسم در انتخاب چنین روشی برای زندگی باشد،ولی به شما اطمینان میدهم که این گونه زندگی بسیار پیش پا افتاده و معمولی است.
اندیشهء ایجاد زمانهیی متفاوت-زمانهیی که قابلیت امتداد یافتن در طول زمان را داشته باشد-بیشتر از بکت گرفته شده بود تا راگا53ی هندی،که باب نسبت به آنها شناختی نداشت.
او حکم مشاور موسیقی برای تئاتر زنده را داشت و تأکید زیادی روی امتداد یافتن مفهوم ذهنی فضا میکرد و ما را تشویق به گسترش این فرم دراماتیک کرد.
بهطور همزمان،یک موسیقی تئاتر برای باب ویلسون ساختم، این کار براساس اثری از«لوئیزا اکوستا گومز»73به نام «کلاغ سفید»بود."