Abstract:
این مقاله قصد دارد با برگشت به اواخر دهه چهل خورشیدی، شیوه های رایج آموزش زبان عربی در مراکز علمی، آموزشی و دانشگاهی آن زمان را بررسی کند و جایگاه طلایه داران آموزش زبان عربی به شیوه نوین را شناسایی کند و از این رهگذر به طور ویژه به نقد و بررسی شیوه آموزش زبان عربی دکتر حسین خراسانی در دهه 40 خورشیدی بپردازد که به نوبه خود در آن زمان روش ابتکاری و بی نظیر در ایران بوده است. نامبرده با تالیف یک کتاب سه جلدی، سه جلد کتاب با نام روش مستقیم (Direct Methode) آموزش زبان و ادبیات عربی، توانست طرحی نو و جامع و شامل در آموزش زبان عربی به فارسی زبانان، دراندازد. مولف مرحوم، با الهام از الگوهای رایج در آموزش زبان به شیوه مستقیم، قصد داشت تمام مهارت های چهارگانه زبان عربی را به انواع مخاطبان ایرانی و متناسب با فرهنگ و سابقه آشنایی ایرانیان با زبان عربی، در یک زمان بندی معلوم (60 جلسه) یاد دهد؛ امری که درباره آموزش زبان عربی در زمان تالیف کتاب، سابقه نداشته است.
اما متاسفانه کتاب های یاد شده ناشناخته مانده و جایگاه آن در فرایند آموزش زبان عربی در ایران مورد معرفی، بررسی و نقد واقع نشده است. این مقاله قصد دارد با معرفی همه جانبه این مجموعه، به نقد و بررسی آن بپردازد و در کنار محاسن آن، برخی کمبودهای آن را بیان و بررسی کند.
Machine summary:
"ش( ﻛﺎر آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ ﺑﻪ ﺷﻴﻮة ﻧﻮﻳﻦ را از ﺳﺎل 0331 در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان آﻏﺎز ﻛﺮد و ﺑﺎ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺳﻪ ﺟﻠﺪی ﺑﻪ ﻧﺎم آﻣﻮزش ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ زﺑﺎن وادﺑﻴﺎت ﻋﺮب ﺑﺎ روش ﻧﻮﻳﻦ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﭘﻴﺸﮕﺎم در ﻋﺮﺻﺔ آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ ﺑﻪﺷﻤﺎر ﻣﻲرود، اﻳﻨﻚ ﻛﻪ در ﮔﺮوهﻫﺎی ﻋﺮﺑﻲ و ﻣﺮاﻛﺰ رﺳﻤﻲ و ﻏﻴﺮرﺳﻤﻲ اﻳﺮان، ﻧﻴﺎز ﺷﺪﻳﺪی ﺑﻪ ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و روﺷﻤﻨﺪ زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ اﺣﺴﺎس ﻣﻲﺷﻮد و ﮔﺎمﻫﺎی ﻋﻤﻠﻲ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮای ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻛﺘﺎبﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ و اﻳﺠﺎد دورهﻫﺎی زﺑﺎنآﻣﻮزی و ﺣﺘﻲ ﺗﺄﺳﻴﺲ رﺷﺘﺔ آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ ﺑﺮداﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ، ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﺪن، ﺑﺮرﺳﻲ و ﻧﻘﺪ ﻛﻮﺷﺶ ﻃﻼﻳﻪداران آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ، ﺑﻪ ﺷﻴﻮه ﻧﻮﻳﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ؛ زﻳﺮا اوﻻ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در اﻳﺮان ﺑﺮای ﻃﻼﻳﻪداران آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ ﺑﻪ ﺷﻴﻮه ﻧﻮﻳﻦ ﻛﺎری اﻧﺠﺎم ﻧﺸﺪه و ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺴﻴﺎری از 8 اﺳﺘﺎدان و ﻓﺎرغاﻟﺘﺤﺼﻴﻼن از ﺗﻼش ﭘﻴﺸﮕﺎﻣﺎﻧﻲ ﭼﻮن دﻛﺘﺮ ﺣﺴﻴﻦ ﺧﺮاﺳﺎﻧﻲ، ﺑﻲاﻃﻼﻋﻨﺪ؛ ﺛﺎﻧﻴﺎ ﺑﺪون ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻛﺎرﻫﺎی اﻧﺠﺎمﺷﺪه در ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺑﺮای ﺣﺎل و آﻳﻨﺪه، ﻛﺎری ﺑﻴﻬﻮده و ﺑﻲﭘﺎﻳﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.
ﻣﺆﻟﻒ ﻣﺤﺘﺮم در ﻣﻘﺪﻣﺔ ﺟﻠﺪ اول ﻛﺘﺎب، ﺿﻤﻦ ﺑﻴﺎن اﻫﻤﻴﺖ زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ ﺑﺮای اﻳﺮاﻧﻴﺎن و اﻫﺪاف آﻣﻮزش آن، ﺗﻼش ﻛﺮده اﺳﺖ آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ را ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺗﻤﺎم اﻫﺪاف ﻳﺎد ﺷﺪه، اﺳﺘﻮار ﺳﺎزد؛ ﻟﺬا، ﺿﻤﻦ اﻧﺘﻘﺎد از ﺷﻴﻮهﻫﺎی ﻣﻌﻤﻮل در آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ آن زﻣﺎن، روشﻫﺎی اﺑﺘﻜﺎری ﺧﻮد را ﺑﻴﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ: »اﻣﺎ اﺳﻠﻮب و روﺷﻲ ﻛﻪ در ﻛﺘﺎبﻫﺎی دروس داراﻟﻌﻠﻮم اﻟﻌﺮﺑﻴﺔ ﺑﻪﻛﺎر ﺑﺮده ﺷﺪه، ﺑﻪﻛﻠﻲ اﺑﺘﻜﺎری اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻫﻴﭻﻳﻚ از اﺳﺎﻟﻴﺐ و روشﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺗﺎﻛﻨﻮن در ﻛﺘﺎبﻫﺎی ﻗﺪﻳﻢ و ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻌﻤﻮل ﺑﻮده، ﺷﺒﺎﻫﺖ ﻧﺪارد و ﻧﻴﺰ ﺗﻨﻬﺎ زاﺋﻴﺪة ﻓﻜﺮ، ﺗﺼﻮر و ﺧﻴﺎل ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﭘﺲ از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت دﻗﻴﻖ و آزﻣﺎﻳﺶﻫﺎی ﻋﻤﻠﻲ و ﻣﻜﺮر در ﻇﺮف ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺳﺎل ﺑﺎ درﻧﻈﺮﮔﺮﻓﺘﻦ آﺧﺮﻳﻦ روشﻫﺎی ﻋﻠﻤﻲ آﻣﻮﺧﺘﻦ زﺑﺎنﻫﺎی ﺧﺎرﺟﻲ و ﺗﺤﻮﻻﺗﻲ ﻛﻪ در آن ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ، ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ« )ﻧﺠﻔﻲ: 7(."