Abstract:
در یک نگاه کلی، اصلاح آوایی شامل سلسله فعالیت هایی است که در هر نگرشی می تواند به صورت مروری و مختصر وجود داشته باشد. اما در نگاه جدی تر و عمیق تر به اصلاح آوایی، که امروزه در فن آموزش زبان به یک رشته تخصصی تبدیل شده، پی می بریم که شناخت عمیق و دقیق اهداف، اصول، روش و ابزارهای هر کدام از این روش ها به خودی خود فضای تحقیقی وسیعی را می طلبد.
در این جستار هدف این است تا با توصیف روش های موجود اصلاح آوایی در دنیا، به بررسی نقاط قوت و انتقادی هر کدام به صورت جداگانه پرداخته شود. بنابراین، هدف مولفین، بررسی این مهم است که کدام یک از روش های موجود، از میان روش های معرفی شده، می تواند کارآمدی بیشتری در اصلاح آوایی داشته باشد. از میان پنج روش بسیار رایج در سطح جهانی، نتیجه می گیریم که هر چند استفاده از روش آزمایشگاهی و روش تولیدی آسان تر است و همین امر باعث رواج بیشتر آن ها شده است، اما، با توجه به تحلیل های انجام شده مولفین، بر پایه نظریات نوین آواشناسی، معلوم می شود که روش آهنگی- کلامی می تواند موثرتر باشد. در انتها، یک دورنمای آموزشی نیز با تاکید بر روش قابل قبول ارایه شده است.
Machine summary:
"ﻧﻘﺎط اﻧﺘﻘﺎدی ﺑﺮ اﻳﻦ روش • اﻳﻦ روش، آواﺷﻨﺎﺳﻲ را ﺑﺎ ﻛﺎرآﻣﺪی ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﻫﻤﺮاه ﻧﻤﻲداﻧﺪ؛ در ﺣﺎﻟﻲﻛﻪ اﻣﺮوزه ﻫﻤﺔ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی زﺑﺎن، ﺧﻮاه از ﻧﻮع آﻣﻮزش آواﺷﻨﺎﺳﻲ، دﺳﺘﻮری ﻳﺎ واژﮔﺎﻧﻲ ﺑﺎﻳﺪ در ﺧﺪﻣﺖ ﺗﻮاﻧﺶ ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺎﺷﺪ؛ • اﺳﺎس اﻳﻦ روش در اﺻﻼح آواﻳﻲ ﻣﻌﺎﻧﻲ واژﮔﺎن ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﺗﻘﺎﺑﻞ اﺳﺖ؛ درﺣﺎﻟﻲﻛﻪ ﻓﺮد ﻣﺴﻠﻂ ﺑﺮ ﻣﻌﻨﺎ ﺑﺮای ﺗﻠﻔﻆ دﻳﮕﺮی ﻧﻴﺎزی ﺑﻪ آﻣﻮزش اﺑﺘﺪاﻳﻲ ﻧﺪارد؛ • اﮔﺮ زﺑﺎنآﻣﻮز، ﻣﺒﺘﺪی در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد ﻛﻪ در آﻏﺎز ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﻳﻦ ﺗﻤﺮﻳﻨﺎت را اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﺪ، ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ﻧﻴﺴﺖ؛ • در اﻳﻦ روش زﺑﺎنآﻣﻮز آﻧﭽﻨﺎن ﺑﺮ روی ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﻪوﻳﮋه ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺻﺪاﻫﺎ را در زﻧﺠﻴﺮة ﻛﻼم ﻓﺮاﻣﻮش ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﻧﻘﺎط اﻧﺘﻘﺎدی ﺑﺮ اﻳﻦ روش • آﻣﻮزش زﺑﺎن در ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﻓﻖﺗﺮ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪرس ﻫﺪاﻳﺖ ﺷﻮد؛ زﻳﺮا ﻣﺪرس اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺷﺮاﻳﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ آﻣﻮزش زﺑﺎن ﻛﻪ ﻧﻮع ﺧﺎص آن در روشﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺣﺎﻛﻢ اﺳﺖ، اﺣﺎﻃﺔ ﻛﺎﻓﻲ دارد؛ • در ﻳﺎدﮔﻴﺮی زﺑﺎن ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺌﻠﻪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﺶازﺣﺪ ﻣﻮرد ﺗﺄﻣﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، آﻣﻮزش ﺑﺎ درﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻋﺎﻃﻔﻲ و ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای زﺑﺎنآﻣﻮز، اﻧﮕﻴﺰة ﺑﻴﺸﺘﺮی در ﻳﺎدﮔﻴﺮی و ﺗﻤﺎم ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻛﻼﺳﻲ اﻳﺠﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ، در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﺔ ازﭘﻴﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦﺷﺪه، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ وﺳﻴﻠﺔ ﻛﺎﻣﻼ ﻣﺼﻨﻮﻋﻲ ﻋﻤﻞ ﻣﻲﻛﻨﺪ؛ • ﻧﻘﺶ ﻣﺪرس در آﻣﻮزش زﺑﺎن و ﺑﻪوﻳﮋه در آﻣﻮزش ﺗﻠﻔﻆ، اﻧﻜﺎرﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ؛ ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻞ ﺑﻲﻟﻴﻴﺮ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ آن ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ: » در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺪرس در اﺻﻼح ﺗﻠﻔﻆ ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ اﺻﻠﻲ ﺑﺮ ﻋﻬﺪة زﺑﺎنآﻣﻮزان اﺳﺖ و ﻫﺮﻳﻚ از آنﻫﺎ ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد، ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﺶ در ﮔﺮوه، راﺑﻄﻪاش ﺑﺎ ﻣﺪرس و ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﮔﻮشدادن، ﻋﻤﻞ ﻣﻲﻛﻨﺪ، اﻣﺎ اﻳﻦ ﻣﺪرس اﺳﺖ ﻛﻪ در زﺑﺎنآﻣﻮز ﻧﻴﺎز اﻳﺠﺎد ﻧﻤﻮده و از ﻃﺮﻳﻖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻋﺎﻃﻔﻲ و رﻓﺘﺎری ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﺧﻮد زﺑﺎنآﻣﻮز ﺧﻮاﺳﺘﺎر اﺻﻼح آواﻳﻲ ﺑﺎﺷﺪ« )12 :7891 ,."