Abstract:
هدف اصلی این مقاله ، نقد و بررسی اشعار عربی خاقانی و یافتن آبشخورهای فکری و هنری آن است که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است . در این مقاله نشان دادهایم که میان اشعار عربی خاقانی و معلقات سبع ، ارتباطهایی وجود دارد و در پارهای موارد این ارتباط ها، ماهیتی تقریبا تقلیدی پیدا می کند، به طوری که اشعار وی بازسرایی و بازآفرینی معنایی ازپیش گفته شده در معلقات است که در شکل و بافتی تقلیدی بازآفرینی شده است . در این مقاله به مقایسة تطبیقی یکی از قصاید عربی خاقانی با معلقات سبع ، در سه بخش ارتباط برونمتنی ، درونمتنی و خلاقیت ، پرداخته ایم . در بخش نخست ، ساختار روایی ، واژگان کلیدی و موسیقی ، در بخش دوم مواردی مانند تخیل و مضامین مشترک و در بخش سوم میزان موفقیت خاقانی در این تقلید بررسی شده است . با اینکه شعر خاقانی در برخی حوزهها، به ویژه فضاسازی، ساختار روایی و قرابت های معنایی ، به معلقات نزدیک شده، اما در مقایسه با معلقات، استحکام و انسجام ضعیف تری به ویژه در محور عمودی دارد و اصالت تصاویر آن کمتر است ، به گونه ای که در آن رنگ تصنع و تکلف و اضطراب سبک دیده می شود. به دلیل عظمت و شکوه خاقانی و هنرنمایی ها و قدرت سخنوری وی در هر دو زبان فارسی و عربی ضروری است با شناخت ویژگی ها و توجه بیشتر به سرودههای عربی او، این بخش از اشعارش را نیز از مهجوری رهایی بخشیم .
Machine summary:
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکدة علوم انسانی ، دانشگاه اراک، اراک، ایران دریافت : ٣١/ ١٣٩٠/٥ پذیرش: ٢٨ /١٣٩٠/٩ چکیده هدف اصلی این مقاله ، نقد و بررسی اشعار عربی خاقانی و یافتن آبشخورهای فکری و هنری آن است که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است .
با اینکه شعر خاقانی در برخی حوزهها، به ویژه فضاسازی، ساختار روایی و قرابت های معنایی ، به معلقات نزدیک شده، اما در مقایسه با معلقات، استحکام و انسجام ضعیف تری به ویژه در محور عمودی دارد و اصالت تصاویر آن کمتر است ، به گونه ای که در آن رنگ تصنع و تکلف و اضطراب سبک دیده می شود.
بسامد اندک این واژگان در اشعار دیگر خاقانی نشان می دهد وی تنها برای نزدیک کردن صورت و فرم شعر خود به معلقات، از آنها در این قصیده استفاده کرده است ؛ مانند واژگان زیر که در اشعار خاقانی و معلقات، از واژگان محوری بیت به شمار می روند: خباء: مـــذ قوضـــت خـــیم المکـــارم بیننـــا ملـــأت دمـــوعی نـــوی کـــل خبـــاء 8 (خاقانی ، ١٣٧٣: ٩٣٩ ) 9 وب--ی-ض-ة خــدر لا یــرام خــبـاؤهــا تـمـتـعـت مـن لـهــو بـهــا غــیر معجـل (الزوزنی (معلقه امرؤالقیس )، ١٤٠٥ :١٦ ) و تقصیر ـوم الـدجن والـجن عجـب ببهکن---ة تحـــت الخبـــاء العمـــد 10 (الزوزنی (معلقه طرفه بن العبد)،١٤٠٥ :٦١) الربع : فالعهــــد للربــــع المحــــور بــــدمعنا ثـــم الإخـــاء لزم---رة الخلطـــاء 11 (خاقانی ،١٣٧٣: ٩٣٩) فلمـــا عرفـــت الـــدار قلـــت لربعهــــا ألا انعم صـباحا أیهـا الربـع واسلــم 12 (الزوزنی (معلقه زهیر بن ابی سلمی )،١٤٠٥: ٧٥) علاوه بر این موارد، واژگان مشترک دیگری نیز در معلقات و قصیدة خاقانی دیده می شوند؛ ازجمله الاثافی (خاقانی : ٩٣٩/ زهیر بن ابی سلمی : ٧٤)، الرباب (خاقانی : ٩٣٩ / امرؤالقیس : ١٠)، رسم (خاقانی :٩٣٩/ امرؤالقیس :٩ / لبید بن ربیعه : ١١٤)، صحبی (خاقانی : ٩٣٩ / امرؤالقیس : ٩)، مضض (خاقانی : ٩٣٩ / طرفه بن العبد: ٦٥)، نوی (خاقانی : ٩٣٩ / امرؤالقیس : ٩)، ظباء (خاقانی : ٩٣٩/ لبید بن ربیعه : ٩٣/ امرؤالقیس : ٢٤ و ٣٣)، نشد (خاقانی :٩٤١ و٩٤٠ / طفرة بن عبد:٦٣)، اطناب (خاقانی : ٩٤٢/ لبید بن ربیع : ١١٤ )، غیث (خاقانی :٩٤٢ / عنتره بن شداد: ١٣٨) و ...