Abstract:
قلمرو دانش اقتصاد گسترهای دارد که دستکم هفت بخش از جمله علم اقتصاد اسلامی را در خود جای میدهد که میان اندیشمندان مسلمان در این باره بحث و گفتگو وجود دارد. برخی به کلی منکر وجود آن شدهاند و برخی با تبیینهایی گوناگون آن را پذیرفتهاند. در این نوشتار، پس از بیان مقدماتی، ابتدا دیدگاههای چهارگانه در این باره مطرح گردیده و به فراخور بحث، نمونههایی قرآنی ذکر شده است. آنگاه پس از بیان مفروضات مورد نظر و قابل استنباط از آموزههای قرآنی، به بررسی و نقد دیدگاههای یادشده در پرتو آموزههای قرآنی و توضیح دیدگاه مورد نظر پرداخته شده است. دیدگاه نگارنده آن است که اندیشمندان اقتصادی مسلمان میتوانند مبتنی بر مبانی جهانبینی و انسانشناختی قرآن و با کمک گرفتن از منابع سهگانه شناخت (وحی، عقل و تجربه)، به تدوین علم اقتصاد اسلامی متمایز از اقتصاد معاصر بپردازند.
Machine summary:
"این امر که تأثیر بسیار مهمی در اسلامی کردن علوم اجتماعی و انسانی و جلوگیری از لغزش و انحراف این علوم دارد، نیازمند پژوهشهای موردی و عمیق است؛ برای مثال، در روایت آمده است: «انظروا الی من اسفل منکم ولاتنظروا الی من هو فوقکم فهو اجدر الا تزدروا نعمة الله علیکم» (ابن حنبل، مسند احمد، 2/ 482؛ علی طبرسی، مشکاة الانوار، 161)؛ به آنان که پایینتر از شما هستند، نگاه کنید و به آنهایی که بالاتر از شما قرار دارند، ننگرید که این، موجب میشود نعمت خدا بر خود را کم نشمردید».
نکته ششم فرایند اسلامی کردن علم اقتصاد، باید در جهت اکتشاف پیشفرضهای مرتبط با اقتصاد نیز گام بردارد؛ چه تأثیر پیشفرضها بر تحلیلهای اقتصادی قابلانکار نیست؛ برای نمونه، طبق پیشفرض اقتصاددانان غربی، جهان در نتیجه تعامل نیروهای کور طبیعت پدید آمده است؛ از اینرو، بعید نیست که مقدار برخی از منابع طبیعی، با حیات و کرامت بشری متناسب نباشد.
طبیعی است با توجه به تحقق عملی بخشی از الگوی مورد نظر در بین بخشهایی از افراد جامعه اسلامی، این الگو به طور کامل تجریدی و فرضی نخواهد بود، و مفروض بودن بخشی از الگو نیز مانعی جدی ایجاد نخواهد کرد؛ چه در اقتصاد متعارف و پارادایم مسلط آن (= ارتدکس نئوکلاسیک) نیز بسیاری از شرایط و الگوها در عمل یا محقق نگردید یا حتی متناقض بود؛ مبادله کاملا آزاد، حاکمیت مصرفکننده، رقابت کامل، فقدان دخالت دولت در اقتصاد، آزادی مطلق فعالیتهای اقتصادی (ر."