Abstract:
در این مقاله بخشی از واژهها و اصطلاحات کم کاربرد مربوط به حوزهی زنبورداری روستای «لایزنگان» lây-zangân فارس که به سرعت پای در رکاب فراموشی گذاشتهاند، همراه با آوانگاری دقیق آنها ثبت و ضبط کردهایم. راه درآمد بیشتر ساکنان این روستا؛ بویژه در گذشته از طریق کشاورزی و بویژه تولید گل محمدی، دامداری و زنبورداری بوده است و به همین سبب غنای واژهها و ترکیبات و اصطلاحات این حوزه در این منطقه چشمگیر است.شیوه ی انجام این پژوهش افزون بر شیوه ی سند پژوهی و بهره مندی از پژوهش های پیشین ، بیشتر جنبۀ میدانی دارد و مواد تحقیق با شیوه مصاحبه و گفتگو با سالخوردگان محل که در این حرفه سال ها روزگار گذرانده اند ؛به دست آمده که اسامی آن ها در بخش منابع شفاهی مقاله ثبت گردیده است .
Machine summary:
نگارندگان با این اعتقاد تلاش کرده اند در این مقاله بخشی از واژه ها، اصطلاحات و ترکیبات کم کاربرد روستای لایزنگان داراب فارس را که به حوزٔە زنبورداری وابسته است ، فراهم آورند؛ امید که این یادبودهای نیکان ما دوباره روزی در آفرینش های زبانی سر بر آورند.
این واژه به صورت های دیگری نیز به کار رفته از جمله : «با توجه به اسنادی چون قباله هایی که که در میان مردم رواج داشته ، نام این روستا در ابتدا «لایسنگان » بوده که بعدها صامت سین به ز تبدیل شده است .
بسیاری از خانوارهای این روستا دستکم یک یا دو کندوی عسل برای مصرف شخصی در خانه دارند و آن هایی که در بازار زنبورداری فعالیت میکنند، محصول خود را در مناطقی مانند داراب ، شیراز و بندرعباس به فروش میرسانند.
زمانی که یک کندوی زنبور بر اثر افزایش افراد، قسمتی از جمعیت خود را با یک ملکه جدید از کندو بیرون میکند، عمل بچ یا تولید مثل صورت گرفته است .
این برای نگهداری از زنبور ملکه ای استفاده میشود که تازه در کندوی جدید اسکان داده شده باشد خواه همراه با تولید مثل و نیروهای خود آمده باشد خواه جایگزین ملکۀ کندو شده باشد.
به این نوع موم بافته شده ، نون شمشیری میگویند که مشکل ترین نوع برای برداشت عسل است چون هر لحظه امکان دارد تمام شان از بدنه ی کندو جدا شود.
زنبورداران از این اره برای بریدن عسل های کندوی سفالی استفاده میکنند.