Abstract:
هدف از وضع قوانین و احکام در ادیان الهی؛ به ویژه در دین مبین اسلام» سعادت مادی
و معنوی جامعه بشری است و نیل به قرب آلهی به عنوان مقصد و هدف غایی افعال و اعمال
انسان» نیازمند آزمونی بس مشکل در سنجش کیفیت اعمال و یافتن نیکوترین آنهاست.
انجام عمل و صدور افعال از انسان نیز نیازمند ملزومات خاص خود میباشد؛ بنابراین، دین
کامل باید برای این مقدمات نیز برنامه کاملی داشته باشد.
انجام تمامی اعمال به صورت کاملا صحیح، مطابق فرامین و فطرت انسانی، میسر
نیست مگر در سایه صحت و سلامت کامل انسان در هر دو بعد جسمانی و روحانی؛ از آتجا که
قرآن و عترت علیهم السلام به عنوان منابع شناخت و هدایت در مسیر قرب الهی هستند، باید ریشههای
اصلی و منشا علم سلامت جسم و روح را هم در این دو جستوجو نماییم؛ چرا که هادیان هر
مسیر باید آگاهترین مردم به مسیر ملزومات سفر باشند. سلامت جسم و روح با تمام ابساد آن
تحت عنوان طب اسلامی که به عنوان تابلوی تمدن اسلامی رخ مینماید؛ مطرح میشود که
پرچمدار و طلایه دار آن مکتب تشیع، ائمه, علما و حکمای شیعه میباشند.
نوشتار حاضر در پی ارائه تعریف صحیحی از طب اسلامی؛ تبیین مواضع دین اسلام در
خصوص طب و برتری و اعلمیت طب اسلامی بر سایر مکاتب طبی؛ نقش طب اسلامی در
شکوفایی تمدن اسلامی و همچنین ارائه مواضع و نظرات بی بدیل اهل در خصوص
طب و نقش مکتب تشیع در گسترش این علم الهی است
Machine summary:
انجام تمامی اعمال به صورت کاملا صحیح، مطابق فرامین الهی و فطرت انسانی، میسر نیست مگر در سایه صحت و سلامت کامل انسان در هر دو بعد جسمانی و روحانی؛ از آنجا که قرآن و عترت( به عنوان منابع شناخت و هدایت در مسیر قرب الهی هستند، باید ریشههای اصلی و منشأ علم سلامت جسم و روح را هم در این دو جستوجو نماییم؛ چرا که هادیان هر مسیر باید آگاهترین مردم به مسیر ملزومات سفر باشند.
اما سیر گسترش، پیشرفت و تکمیل این علم شریف چگونه بوده است؟ نقش پیامبران الهی در این زمینه چه بوده است؟ نگاه دین اسلام به این موضوع چیست؟ اسلام سلامت گریز است یا سلامتگرا؟ آیا ظهور اسلام و آموزشهای این دین الهی، موجب کندی و تعطیلی این علم شده، یا به پیشرفت آن کمک کرده است؟ نقش معصومان( در این زمینه چه بوده است؟ آیا امامان ما به عنوان طبیب شناخته میشدهاند و چنین قصد و هدفی را دنبال میکردند؟ احادیث و روایات طبی در راستای تأیید علوم و گزارههای طب بوده یا رد آن یا به هدف در انداختن طرحی جدید از این علم بوده است؟ «طب اسلامی» مکتبی مستقل است و برای خود زیربناهای مشخص و متفاوتی دارد یا خیر؟ چرا حکما و بزرگان مسلمان که طبیان حاذق و صاحب سبک بودهاند، از عنوان «طب اسلامی» رونمایی نکرده و از آن استفاده نکردهاند؟ نوشتار حاضر با تبیین جایگاه و نقش اهل بیت( در گسترش علم شریف طب؛ در پی پاسخ به این پرسشهاست.