Abstract:
معرفتشناسی، ترازو و معیار سنجش است. در دانش مکتب مدیریت روابط انسانی، عیار پدیدههای سازمانی با علم سنجش، و جایگاه خود علم نیز با معرفتشناسی (اپیستمولوژی) سنجیده میشود. معرفتشناسی با درک ریشهها، زمینهها، ماهت و اعتبار دانش در ارتباط است. ازاینرو، از میان مبانی مکتب یادشده، یکی از مهمترین آنها، معرفتشناسی بهعنوان محور و مدار تحلیل بسیاری فرآیندهای مدیریتی و مسائل سازمانی است که بدون شناخت صحیح آن شاید سازمانها با چالش جدی در مواجهه با افراد و نیز جهت ده رفتارهای آنها در سازمان مواجه شود. معرفتشناسی در مکتب مزبور از چهار مولفه به نامهای ماهت، موضوع، ابزار، منبع و اعتبار شکل یافته که در این مقاله با بهرهگیری از روش استنطاقی مورد بررسی و نقد گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد قرآن کریم تنها اتکاء به عقل و یافتههای بشری را برای شناخت کافی ندانسته و تجربه، حس و استقرا را گامهای مقدمی برای شناخت کامل و مطمئن که متکی بر ایمان قلبی، برهانهای عقلی و نقلی (قرآن و سنت) که دارای ماهت واقعنمایانه با دو نگاه عمودی (با خالق) و افقی (رفتارهای جوارحی و جوانحی مخلوق و تمام هستی) میداند. از نگاه قرآن ابزارهای شناخت تنها استقرایی نظیر مشاهده و آزمایش مبتنی بر رفتارهای انسان نیست؛ بلکه منابع آن دارای گستره فراوانی همچون وحی، عقل، قلب، حس و تمام هستی است که دارای اعتبار نامحدود و نسبت به مکتب مذکور دارای دیدگاه متفاوت است
Epistemology is a scale and measurement criterion. In the science of the school of human relations management, the quality of organizational phenomena is measured by science and the position of science itself is also measured by epistemology. Epistemology is related to understanding the roots, contexts, nature and validity of sciences. Therefore, among the foundations of the mentioned school, one of the most important ones is epistemology as the axis and circuit of analysis of many management processes and organizational issues, without its correct understanding, organizations may face a serious challenge in facing individuals and also, the direction of their behavior in the organization should be faced. Epistemology in the mentioned school is formed from four components namely nature, subject, tool, source and validity, which are examined and criticized in this article using the inferential (istintaqi) method. The findings of the research indicate that the Holy Quran did not consider only reliance on reason and human findings to be sufficient for knowledge, and that experience, sense and induction are the first steps for complete and sure knowledge, which relies on heart faith, intellectual and narrative proofs (Quran and Sunnah) which has a realistic nature with two vertical views (with the Creator) and horizontal (the behavior of the creature and the whole being); from the Quran’s point of view, the tools of knowledge are not only inductive, such as observation and experiment, based on human behavior; rather, its sources have a wide range such as revelation, reason, heart, sense and the whole existence, which has unlimited validity and has a different point of view compared to the mentioned school
Machine summary:
در این میان، تشخیص ماهت، موضوع، ابزار، منبع و اعتبار معرفتشناسی و جایگاه آن در چارچوب نظام ارزشیِ مکتب مدیریت روابط انسانی، مهم و قابل تأمل است، ولی مهمتر از آن، کشف و تبیین مبانی معرفتشناسی از منظر آموزههای وحیانی است که با کاربست روش استنطاقی بهعنوان پرسش اساسی بر ساحت قدسی قرآن کریم عرضه و پاسخ آن برداشت و در این مقاله ارائه میشود.
ازاینرو، قرآن کریم به این بُعد توجه از آن به معلم یاد کرده (جوادیآملی، معرفتشناسی در قرآن، 1384: 212) و به شناخت او نیز موضوعیت داده است: «الرَّحْمنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ، عَلَّمَهُ الْبَیان»(الرحمن/1-4) برداشتی که از آیات مذکور و آیات دیگر (بقره/ 31، 282؛ مائده/ 4؛ انبیاء/ 80)، میتوان ارائه داد آن است که انسان برای شناخت رفتارها و پدیدههای هستی میبایست به شناخت فاعل شناسای آن توجه کرده و نباید از معلمی که به او قدرت شناخت و معرفت داده غفلت بورزد (بقره/164)؛ بلکه نسبت به مبدأ علم و قدرت یگانه که تمامی این «آوازهها از او است» شناخت کسب کرده (مکارمشیرازی، تفسیر نمونه، 1374: 3/558) و از طریق شناخت آنها به وجود خداوند و یگانگی او پی ببرد (فخررازی، مفاتیح الغیب، 1420: 4/152؛ ابنعاشور، التحریر و التنویر، بیتا: 2/75)؛ زیرا همه اشیاء و پدیدههای هستی نشانی از اوست (جوادیآملی، تفسیر تسنیم، 1389: 8/172)؛ که این امر با تأمل و تدبر در جهان خلقت و طبیعت که احاطه بر حیات او داشته و محاط بر زندگی اوست (فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، 1419: 3/145) امکان پذیر است.