چکیده:
ترجمۀ قرآن به زبان آلمانی یکی از راههای شناخت این کتاب مقدس در کشورهای آلمانیزبان است. متأسفانه، نارساییهای موجود در بسیاری از ترجمههای قرآن، خواننده را به این هدف و غایت خاص نمیرساند. هدف اساسی پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اصلی آسیبزا در ترجمههای آلمانی قرآن از آغاز تاکنون به منظور کاهش آسیبپذیری ترجمه با بیان راهکارهای لازم است. یافتههای جستار پیش رو نشان میدهد که چهار عامل اصلی ترجمه را به چالش میکشاند: ۱. آسیبهای ساختاری (صرفی، نحوی، دستوری و ...)، ۲. آسیبهای فقهی (بیاطلاعی مترجم از علم فقه و ناتوانایی وی در درک آیات الاحکام)، ۳. آسیبهای واژگانی (معادلیابی واژگان و حفظ یکدستی و نظاممندی در ترجمه)، و ۴. آسیبهای مبانی کلامی و گرایشهای فکری (عوامل فرازبانی). مقالۀ حاضر ضمن بررسی دقیق این عوامل آسیبزا در ترجمههای مختلف آلمانی قرآن، راهکارهایی را برای رفع این مشکلات پیشنهاد میکند.
The German translation of the Qur''an is one of the ways of understanding this Holy Book in German-speaking countries. But because there are deficiencies in the Translation of the Quran، the reader is unable to reach this goal. The main purpose of this study is to identify deficiency factors in the German translation from the beginning until now to reduce vulnerability by providing the necessary solutions. Results of this study show four major problematic factors of the German translation: 1. Structural damage (morphological، syntactic، grammatical، etc.); 2. Damage of Fiqh (jurisprudence failure to inform the translator of his inability to understand the verses of Ahkam); 3. Lexical Damage (vocabulary and maintain homogeneity and the detection of systematic translation); 4. Damaging the theological and doctrinal beliefs and assumptions (para-lingual factors). He present essay accurately reviews the problematic factors in the German translations of the Quran and provides some suggestions for solving these problems.
خلاصه ماشینی:
* تلقی مفهوم شرط از «إن » نفی در اینجا، دربارۀ آیه ای بحث می کنـیم کـه بـسیاری از مترجمـان قـرآن بـه زبـان آلمـانی آن را برخلاف تفاسیر معتبر ترجمه کرده اند و به نکتۀ مهم در این آیه توجه نکرده اند: «وَقَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَِعندَ اللّهِ مَکْرُهُمْ وَِإن کَانَ مَکْرُهُمِْ لَتزُولَِ مْنهُ اْلجَِبالُ» (ابراهیم /٤٦) نکتۀ مورد نظر در جملۀ «وَِإن کَانَ مَکْرُهُمِْ لَتزُولَِ مْنهُ اْلجَِبالُ » حرف «إن » است ؛ اینکه در اینجا چه معنایی دارد و جایگاه آن در جمله چیست ؟ باید توجه داشت که کلمۀ «ِلَتـزولَ » در قرائـت مشهور که قرآن های موجود نیز بر اساس آن نوشته شـده ، بـا کـسرۀ لام اول و فتحـۀ لام آخـر خوانده شده است .
» اکنون ترجمه های آلمانی این آیه را بررسی می کنیم تا مشخص کنیم که آیا مترجم تنهـا بـه معنای تحت اللفظی واژۀ «قرآن » توجه کـرده یـا ارتبـاط ایـن واژه و همـاهنگی آن بـا واژگـان هم جوارش را نیز در نظر گرفته است .
هانس سیرکر (٢٠١٢): "Verrichte das Gebet beim Neigen der Sonne bis zum Dunkel der Nacht und die Rezitation -den Koran - bei Tagesanbruch!" «نماز را به هنگام زوال خورشید تا تاریکی شب و از بر خواندن (قرآن ) به هنگام سـپیده دم را برپادار!» سیرکر (٢٠١٢: ١٥) در کتاب خود قرآن؛ مدخل ها و شـیوههـای قرائـت نوشـته اسـت کـه واژۀ «قرآن » از زبان سریانی عاریه گرفته شده و به معنای «خطابه »، «ازبرخواندن » و یا «قرائـت » است .
(1388/2009) Baresiye Tarjomehaye almaniye Quran (AStudy of Different Translations of Koran into German), Tehran University Publications.