چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساختاری بین ادراک دانشجویان از کیفیت فضای دانشگاه و سازگاریشان با دانشگاه با واسطهگری درگیری تحصیلی انجام شد. شرکتکنندگان شامل 390 نفر (208 زن و 182 مرد) از دانشجویان دورة کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که بر اساس روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامه دانشکده و محیط دانشگاه (مکدونالد، 1996)، پرسشنامه درگیری تحصیلی (ریو، 2013) و پرسشنامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه (بیکر و سیرک، 1984) را تکمیل کردند. پایایی و روایی نمرات حاصل از ابزارهای پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ و تحلیل عامل تاییدی احراز گردید. یافتههای حاصل از تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری نشان دادند مدل پیشنهادی پژوهش با دادههای تجربی برازش مناسبی دارد و اثر مستقیم ادراک دانشجویان از کیفیت فضای دانشگاه بر درگیری تحصیلی و سازگاری آنها با دانشگاه تأیید شد. درگیری تحصیلی نیز بر سازگاری با دانشگاه اثر مستقیم و معنیدار داشت. همچنین یافتهها نشان دادند ادراک از کیفیت فضای دانشگاه با واسطهگری درگیری تحصیلی بر سازگاری دانشجویان با دانشگاه تاثیر غیرمستقیم دارد. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که به منظور افرایش احتمال سازگاری دانشجویان با دانشگاه، باید به کیفیت فضای دانشگاه و درگیری تحصیلی آنها توجه شود.
The aim of this study was to investigate the structural relationship between students’ perceptions of university community quality and their adjustment to university through academic engagement. The participants were 390 (208 women, 182 men) undergraduate university students selected by random cluster sampling method from Shiraz University. The participants completed McDonald’s College and University Community Inventory, Reeve’s Academic Engagement Questionnaire, and Baker & Siryk’s Student Adaptation to College Questionnaire. The findings indicated that the model had good fit indices, and students’ perceptions of university community quality had direct effect on academic engagement and adjustment to university. The students’ perceptions of university community quality had an indirect effect on their adjustment to university through academic engagement. According to the findings of this study, it can be concluded that in order to increase the likelihood of students’ adjustment to university, it should be paying attention to the quality of the university community quality and their academic engagement.
خلاصه ماشینی:
دانشيار، گروه روان شناسي تربيتي، دانشکدة علوم تربيتي و روان شناسي، دانشگاه شيراز، شيراز، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٧/١١/١٨؛ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠١/١٥) چکيده پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطۀ ساختاري ادراک دانشجويان از کيفيت فضاي دانشگاه و سازگاري آن ها با دانشگاه با واسطه گري درگيري تحصيلي انجام شد.
يافته هاي حاصـل از تحليل مدل يابي معادلات ساختاري نشان داد مدل پيشنهادي پژوهش با داده هاي تجربي برازش مناسبي دارد و اثر مستقيم ادراک دانشجويان از کيفيت فضاي دانشگاه بر درگيري تحصيلي و سازگاري آن ها با دانشگاه تأييد شد.
بر اساس يافته هاي اين پژوهش ميتوان نتيجه گرفت به منظور افزايش احتمال سازگاري دانشجويان با دانشگاه ، بايد به کيفيت فضاي دانشگاه و درگيري تحصيلي آن ها توجه شود.
McFarland, Cui, Rathbun & Holmes 4.
بدين ترتيب هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطۀ بين ادراک دانشجويان از کيفيت فضاي دانشگاه و سازگاري آن ها با دانشگاه با توجه به نقش واسطه گري درگيري تحصيلي تعيين شد (شکل ١).
از يافته هاي جديد اين پژوهش ، بررسي نقش واسطه اي درگيري تحصيلي در رابطۀ بين ادراک از فضاي دانشگاه و سازگاري با دانشگاه است که در مطالعات گذشته انجام نشده است .
The college and university community inventory: Assessing student perceptions ofcommunity in higher education.
Psychological orientation, perceptions of institutional climate, and their relationship to the social and academic adjustment of African American community college students.
The influence of the high school classroom environment on learning as mediated by student engagement.