چکیده:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین خلاقیت و هوشعاطفی، راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه در شهر نایین در سال تحصیلی 97-1396بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 535 دانش آموزادختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر نایین بودند. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، نمونهای به حجم 225 دانش آموز( 130 دختر و 95 پسر )انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس (1974)، مقیاس هوشعاطفی سیبریا شیرینگ (فرم کوتاه) (1995)، مقیاس راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990) و نمرات عملکرد تحصیلی دانشآموزان، برگرفته از معدل نوبت اول و مستمر سالیانه بوده است. دادهها ز طریق نرمافزار SPSS22 وبا استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد بین خلاقیت با راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان رابطه مثبت معنیداری وجود دارد . همچنین بین متغیر هوشعاطفی با متغیرهای راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. نتایج نشان داد متغیرهای خلاقیت و هوشعاطفی در پیشبینی متغیرهای راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه دوم سهم معنیداری دارند. در مجموع یافته ها بیانگر رابطه خلاقیت و هوش عاطفی با راهبردهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود.
The purpose of study was to investigate the relationship between creativity and emotional intelligence, motivational strategies and academic performance of male and female high school students in the city of Nain in the academic year 2017-2018. The research method was correlational. The statistical population of the study included 535 male and female high school students in Nain. Using cluster sampling method and based on Krejcie and Morgan table, a sample of 225 students (130 girls and 95 boys) were selected. Research instruments included the Torrance Creativity Test (1974), Schering Siberia Emotional Intelligence (Short Form) (1995), Pintrich and DeGroot Learning Motivation Strategies Scale (1990), and students' academic performance scores based on the first and continuous annual grade point average. Data were analyzed by SPSS22 software using Pearson correlation and multivariate regression. The results showed that there is a significant positive relationship between creativity and motivational strategies and students' academic performance. There is also a significant positive relationship between the variables of emotional intelligence and the variables of motivational strategies and students' academic performance. The results showed that creativity and emotional intelligence have a significant role in predicting the variables of motivation strategies and academic performance of high school students. Overall, the findings showed the relationship between creativity and emotional intelligence with students' motivational strategies and academic performance.
خلاصه ماشینی:
دکتري روان شناسي، گروه مشاوره ، دانشگاه فرهنگيان ، يزد، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٣/٢٧؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٩/٢٧) چکيده هدف پژوهش حاضر بررسي رابطۀ بين خلقيت و هوش عاطفي، راهبردهاي انگيزشي و عملکرد تحصيلي دانش آموزان دختر و پسر دورة دوم متوسطه در شهر نايين در سال تحصيلي ٩٧-١٣٩٦ بود.
ابزار پژوهش شامل آزمون خلقيت تورنس (١٩٧٤)، مقياس هوش عاطفي سيبريا شيرينگ (فرم کوتاه ) (١٩٩٥)، مقياس راهبردهاي انگيزشي براي يادگيري پنتريچ و دي گروت (١٩٩٠) و نمرات عملکرد تحصيلي دانش آموزان ، برگرفته از معدل نوبت اول و مستمر ساليانه بوده است .
١. بين متغيرهاي خلاقيت و هوش عاطفي با متغيرهاي راهبردهاي خودتنظيمي و عملکرد تحصيلي در دانش آموزان دورة دوم متوسطۀ شهرستان نايين رابطۀ معناداري وجود دارد.
براي بررسي معناداري رابطۀ بين خلاقيت و هوش عاطفي با متغيرهاي راهبردهاي انگيزشي و عملکرد تحصيلي در دانش آموزان از همبستگي پيرسون استفاده شده است .
با توجه به نتايج فرضيۀ اول تحقيق مبني بر وجود رابطۀ معنادار بين خلاقيت و هوش عاطفي با متغيرهاي راهبردهاي انگيزشي و عملکرد تحصيلي در دانش آموزان تأييد شد.
ضرايب بتاي استاندارد، مقدار تي و سطح معناداري متغيرهاي پيش بين خلاقيت ، هوش عاطفي (خودکنترلي، مهارت اجتماعي) و خودآگاهي براي پيش بيني متغيرهاي ملاک راهبردهاي انگيزشي (خودکارآمدي، ارزش گذاري، اضطراب امتحان ، راهبرد شناختي، خودتنظيمي) و عملکرد تحصيلي در جدول ٤ آورده شده است .
آزمون فرضيه هاي مطرح شده نشان داد بين خلاقيت با متغيرهاي راهبردهاي انگيزشي و عملکرد تحصيلي دانش آموزان مقطع متوسطۀ دوم رابطۀ معناداري وجود دارد.