چکیده:
ترجمه پژوهی و نقد ترجمه را میتوان زیرشاخهای از متنپژوهی دانست. موضوع تحقیق حاضر، بررسی خطاهای آشکار در پیکرهای دوزبانه شامل یک رمان فارسی و دو ترجمۀ انگلیسی است. در این پژوهش، کلیۀ واژگان و عباراتی که به خطا ترجمه شدهاند، دقیقاً بررسی شد. طبق یافتهها، مقولههای واژگانی چالشبرانگیز برای دو مترجم انگلیسی یکسان نبود. ازآنجاکه مترجم غیربومی در ترجمۀ اصطلاحات و برخی گروههای اسمی دچار چالش اساسی بوده است، میتوان مطالعۀ دقیق اصطلاحات متون ادبی زبان مبدأ را برای عملکرد مطلوبتر این گروه از مترجمان حیاتی دانست. نکتۀ مهم اینجاست که مترجم بومی سه بار اثر خود را ویرایش کرده است. یافتۀ دیگر این جستار نشان میدهد که مترجم غیربومی حدوداً سه برابر بیش از مترجمبومی دچار خطاهای آشکار شده است و این تأکیدی بر لزوم ویرایش مکرر متن مقصد، توجه به مقولۀ پویایی متن و مشارکت فعالتر مترجمان بومی در ترجمۀ شاهکارهای ادبیات ملی خود است.
Translation research and criticism can be considered a branch of text research. The present study deals with the overtly erroneous errors detected in the two English translations of a Persian novel. Based on the findings, the challenging lexical items for the two translators did not belong to the same categories. Since the non-native translator had faced more difficulties while rendering terms categorized under linguistic items (especially idioms and noun phrases), generally, all non-native translators are recommended to fully familiarize themselves with the source-text idiomatic expressions. The native translator had revised his work three times. The findings also revealed that the non-native translator had committed three times as many overtly erroneous errors as the native had made. This implies the significance of revising the target text, the importance of considering the issue of text-dynamism, and the requirement of native translators’ more active participation in rendering the literary masterpieces of their own culture.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاکه مترجم غيربومي در ترجمۀ اصطلاحات و برخي گروه هاي اسمي دچار چالش اساسي بوده است ، ميتوان مطالعۀ دقيق اصطلاحات متون ادبي زبان مبدأ را براي عملکرد مطلوب تر اين گروه از مترجمان حياتي دانست .
سؤالات تحقيق شامل موارد زير است : ١) آيا درصد خطاي مترجم بومي و غيربومي در قلمروي واژگان و عبارت مختلف ، متفاوت بوده است ؟ ٢) درمجموع ، خطاهاي آشکار مترجمان در کدام قلمروي واژگان و عبارت رويداده است ؟ ٣) کدام حوزه هاي واژگاني براي هريک از مترجمان کمترين و بيشترين چالش را داشته است ؟ ٤) از منظر کيفيت ترجمه ، در خصوص ميزان خطاهاي آشکار مترجم بومي و غيربومي چه ميتوان گفت ؟ در ادامه ، پس از تبيين متن پژوهي از منظر جايگاه زبان شناسي متن در مطالعات ترجمه ، مسئله «خوانش » به مثابه ترجمه يا نخستين گامِ ترجمه موردبررسي قرارگرفته و درنهايت ، به مرور مطالعات پيشين پيرامون پيکره تحقيق ، بوف کور، پرداخته شده است .
پوردريايي نژاد و خوريان (٢٠١٩) نيز صرفاً به مطالعه کمّي راهکارهاي ترجمه عناصر فرهنگي بوف کور پرداخته و البته تنها به يک ترجمه از کاستلو اکتفا و نتيجه گيري کرده اند که ترجمه تحت اللفظي "Literal Translation" و حذف به ترتيب پرکاربردترين و کم کاربردترين راهبردهاي مترجم بوده است .
پيکره اين پژوهش ، شامل خطاهاي آشکار دو مترجم بوف کور به همراه معادل هاي مستخرج از دو ترجمه انگليسي اين رمان (مجموعاً ٩٠ واژه و عبارت ) است .