Abstract:
در عصر ارتباطات و انتشارات، اهمیت مطالعات ترجمه بر هیچ کس پوشیده نیست . ترجمـه پـل ارتباطی و فصل مشترک میان فرهنگ ها و مردمان سرزمین هـای مختلـف اسـت . مـسئلة سـبک در ترجمة ادبی از مسائل موردتوجه اغلب پژوهشگران و نظریه پردازان حوزة مطالعات ترجمـه اسـت . در مقالة حاضر قصد بر آن است تا به بررسی موضـوع سـبک و چیـستی و چرای ی رعایـت آن در طی فرایند ترجمة ادبی پرداخته شود. با این هدف، در این نوشتار به بررسی سبکشـناختی ترجمـة داستان کوتاه «بچة مردم» جلال آلاحمد که هلنا انگیزی آن را به زبان فرانسه ترجمـه کـرده اسـت ، پرداخته می شود. همچنین ، با تکیه بر نظریات بیکر در سبکشناسی ترجمه به این پرسش هـا پاسـخ داده می شود که رعایت سبک تا چه اندازه در ترجمة آثـار نویـسندة صـاحب سـبکی چـون جـلال آلاحمد به بازآفرینی معنا کمک می کند و اینکه آیا مترجم در برگردان مـتن اصـلی مجـاز بـه تغییـر سبک نویسنده است و سرانجام اینکه دامنة اختیارات مترجم در تغییر سبک نویسنده تا کجا است ؟
Machine summary:
"هلنا انگیزی ، مترجم این داستان، نیز سعی کرده است این ویژگی ها را در متن ترجمه شده به زبان فرانسه منعکس کند؛ اما باید دید یا وی توانسته صراحت ، دقت ، تیزبینی و صمیمیت جلال را در ترجمه بازآفرینی کند؟ آنگونه که در طول ترجمه مشاهده می شود، مترجم سعی کرده است به سبک نویسنده و شیوة او در گزینش واژگان وفادار بماند و در عین این وفاداری ، تلاش کرده است تا بتواند فضای حاکم بر داستان را به خواننده انتقال دهد و همان تأثیری را که داستان «بچة مردم» بر مخاطب فارسی زبان داشته است ، در مخاطب فرانسوی زبان ایجاد کند.
انگیزی در ترجمة خود از داستان کوتاه «بچة مردم» گاه به همین روش متوسل شده است و جملاتی را که در متن اصلی وجود دارند، ترجمه نکرده است یا به یکدست سازی نثر آلاحمد پرداخته است ؛ نثری که به غایت موجز بوده و بسیار متمایز است و مترجم در پارهای از موارد نتوانسته است به خوبی ین تمایز سبکی را در ترجمه نشان دهد؛ به عنوان مثال، جملات زیر در ترجمه حذف شدهاند: - «من خودم که آزار نداشتم بلند شوم بروم و این کار را بکنم » (آلاحمد، ١٣٤٩، ص."