Abstract:
نمود مقوله ای دستوری است که پابه پای زمان دستوری و وجه در ساختار جمله واره ظهور یافته و در کل معنای آن تاثیرگذار است . آثاری که تاکنون در زمینة نمود ارائه شدهاند، عمدتا فاقد چارچوب نظری و تقسیم بندی صحیح از این مقوله هستند. در این مقاله ، ضمن ارائة چارچوبهای نظری مناسب ، به مفهومسازی نمود دستوری و واژگانی می پردازیم . در قسمت نمود دستوری، در چارچوب نظریة شناختی دستوریشدگی ، با بهرهگیری از رویکرد بسط استعاری هاینه و دیگران و با استناد به مطالعات تاریخی و ذکر مثالهایی از فارسی باستان و میانه ، نمودهای دستوری زبان فارسی را مفهومسازی می کنیم . در قسمت نمود واژگانی ، ضمن به کارگیری مولفه های نمودی برگرفته از وندلر(١٩٦٧) و با رویکرد جدید ذیل به صدر، این مولفه ها را با هم ترکیب نموده و به پنج نمود موقعیتی در زبان فارسی دست می یابیم . از لحاظ نظری نیز پیش بینی وجود سه نمود دیگر را می نماییم ودر انتها، در مورد تاثیر بافت بر نمود نیز مطالبی را ذکر می کنیم . یافتن یک نمود واژگانی جدید، پیش بینی وجود سه نمود دیگر و مفهومسازی نمودهای دستوری و واژگانی در زبان فارسی براساس الگوهای شناختی ، از جمله نتایج این پژوهش می باشد.
Machine summary:
آیا با تغییر رویکرد نسبت به مؤلفه های نمودی، می توان تقسیم بندی جدیدی از نمود واژگانی ارائه داد و به انواع دیگری از نمود واژگانی در زبان فارسی دست یافت ؟ فرض انجام تحقیق بر این اصل استوار است که براساس رویکرد بسط استعاری ٦- که در چارچوب نظریة دستوریشدگی قرار دارد و در جای خود به تفصیل توضیح داده خواهد شد- می توان به مفهومسازی نمود دستوری در زبان فارسی پرداخت .
آنچه در این قسمت گفتیم را می توان در جدول زیر خلاصه کرد: جدول١ گونه های نمود موقعیتی در زبان فارسی و مؤلفه های نمودی تشکیل دهندة آن ها Table1 Different varieties of situational aspects in Persian and their aspectual features گونة نمود موقعیتی غایی / غیر غایی لحظه ای/ تداومی ایستا/ پویا حالت غیر غایی تداومی ایستا فعالیت غیر غایی تداومی پویا دستاورد غایی لحظه ای پویا تحقق عمل غایی تداومی پویا آغاز عمل غیر غایی لحظه ای پویا ؟ غایی لحظه ای ایستا ؟ غیر غایی لحظه ای ایستا ؟ غایی تداومی ایستا در آثار افرادی نظیر نخاولی (١٣٨٩) و مجیدی (١٣٨٨) به نمونه هایی از نمود نظیر نمودهای «عادتی ٥١»، «مکرر٥٢» و «منقطع ٥٣» تحت عنوان نمودهای فعل واژگانی و یا حتی نمود نحوی برمی خوریم .