چکیده:
همکاری بین شرکتها در زنجیره تأمین صنایع مختلف برای دستیابی به رضایت مشتریان نهایی ضروری است، اما طبق تحقیقات مختلفی که انجام شده است، بسیاری از پروژههای همکاری توفیق لازم را نمییابند. یکی از مهمترین دلایل این امر عدم توجه به مسائل و اختلافات فرهنگی در ایجاد همکاری بین سازمانهاست. نظر به اهمیت موضوع، در این تحقیق ابتدا موانع مهم تعاملپذیری فرهنگی بین سازمانهای همکاریکننده در زنجیره تأمین صنعت خودرو شناسایی شد و سپس این موانع با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری، سطحبندی گردیدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از خبرگان و متخصصین صنعت خودرو در شهر رشت با استفاده از پرسشنامه سطحبندی موانع تعاملپذیری فرهنگی که توسط محقق بر طبق روششناسی مدلسازی ساختاری تفسیری طراحی شده، گردآوری شده است. مطالعه نشان میدهد که رفع چهار مانع «تفاوت در جهتگیری استراتژیک سازمانها»، «تفاوت پرسنل سازمانها از لحاظ دانش، تجربه و ظرفیت یادگیری»، «تفاوت در زبان گفتاری سازمانها» و «تفاوت در میزان توجه سازمانها به یادگیری» سنگ زیربنای رفع موانع تعاملپذیری فرهنگی در زنجیره تأمین میباشند.
خلاصه ماشینی:
"نظر به اهمیت موضوع ، در این تحقیق ابتدا موانع مهم تعامل پذیری فرهنگی بین سازمان های همکاریکننده در زنجیرة تأمین صنعت خودرو شناسایی شد، سپس ، این موانع با به کارگیری رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی شد.
به این ترتیب که تفاوت سازمان هـا در هـر یـک از ابعـاد فرهنـگ ، بـه عنوان مانعی برای تعامل پذیری فرهنگی قلمداد شد و از خبرگـان خواسـته شـد کـه نظـر خـود را دربارة میزان تأثیر هر یک از این موانع بر تداوم همکاری در زنجیرة تـأمین صـنعت خـودرو بیـان کنند.
در پایین ترین سطح مـدل ، تفـاوت در جهـت گیـری راهبـردی سـازمان هـا، تفاوت کارکنان سازمان ها از لحاظ دانـش ، تجربـه و ظرفیـت یـادگیری، تفـاوت در زبـان گفتـاری کارکنان سازمان ها و تفاوت در میزان توجه سازمان ها به یادگیری قرار گرفته است که ماننـد سـنگ زیربنایی مدل عمل میکنند و هر تلاشی برای رفع موانع تعامل پذیری باید از این موانع شروع و بـه موانع دیگر سرایت کند.
از این رو، در ایـن مقالـه ابتـدا سـعی شـده است موانع اصلی در متون نظری تعامل پذیری و فرهنگ سازمانی پیدا شود کـه در نتیجـه ١٢ مـانع که بیشتر مدنظر مدیران و کارشناسان زنجیرة تأمین صنعت خودرو بودند، انتخـاب شـد، آنگـاه بـا به کارگیری فن ISM، ارتباط و توالی آن ها به دست آمد.
نتایج تحقیق نشـان مـیدهـد رفـع ٤ مـانع تفاوت در جهت گیری راهبردی سازمان ها، تفاوت نیروی کاری سازمان ها از لحاظ دانش ، تجربـه و ظرفیت یادگیری، تفاوت در زبان گفتاری سازمان ها و تفاوت در میزان توجه سازمان ها به یـادگیری سنگ زیربنای رفع موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیرة تأمین است ."