چکیده:
هدف از پژوهش حاضر مطالعهی تأثیر رهبری تحولآفرین بر نگرش شغلی با توجه به نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی است. پژوهش پیش رو از لحاظ هدف کاربردی است و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی شمرده میشود. در این پژوهش ابتدا مدل نظری و فرضیههای بین متغیرها توسعه داده شد. سپس به کمک مدل معادلات ساختاری، فرضیههای پژوهش بررسی شدند. جامعة آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین است. به این منظور نمونهای برابر با 165 نفر بر اساس جدول مورگان و با بهرهمندی از روش نمونهگیری تصادفی ساده به دست آمد. برای جمعآوری اطلاعات سبک رهبری تحولآفرین از پرسشنامه باس و اولیو (2000)، توانمندسازی روانشناختی از پرسشنامه اسپریتزر(1995)، رضایت شغلی کارکنان از شاخص توصیف شغلی (JDI) و تعهد سازمانی از پرسشنامه آلن و می یر(1990) استفاده شد، علاوه بر روایی محتوا از روایی سازه نیز استفاده شد و برای سنجش پایایی نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. آلفای کرونباخ برای هر یک از رهبری تحولآفرین برابر با 79/0، توانمندسازی روانشناختی برابر با 80/0 و نگرش شغلی (تعهد سازمانی برابر با 85/0 و رضایت شغلی برابر با 84/0) به دست آمد که مبین سطح پایایی مطلوب پرسشنامهها بوده است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان داد، رهبری تحولآفرین بر نگرش شغلی کارکنان تأثیر دارد. همچنین نقش میانجیگری توانمندسازی روانشناختی در ارتباط رهبری تحولآفرین با نگرش شغلی کارکنان به تأیید رسید.
Purpose of this study was to investigate the effect of transformation-creating leadership style on the occupational attitude regarding to the role of psychological empowerment mediation. The present research is applied one in terms of goal, and correlational descriptive one in terms of the method. In this study, first theoretical model and hypotheses between variables were developed. Then by the help of structural equations model, the research hypothesis studied.
Statistical universe of the research is the students of Amin Police University. For this purpose, a sample of 165 students based on the Morgan table and using the simple random sampling method, obtained. In order to gather information on the transformation-creating leadership ,Bass and Olive (2000), psychological empowerment ,Spritzer (1995), job satisfaction of employees, index of job descriptor (JDI), and organizational commitment, Allan and Meyer(1990) questionnaires are used . In addition to content's validity, construct`s validity also is used and to evaluate reliability, Cronbach`s Alfa is used. Cronbach`s Alfa for each of the variables in transformation-creating leadership(0/79), psychological empowerment (0/80)and occupational attitude of employees (organizational commitment (0/85)and job satisfaction(0/84)) which indicate the optimum level of reliability of the questionnaires. The results of this research show that transformation-creating leadership has an impact on employees` occupational attitudes. Also, the mediating role of psychological empowerment in the relationship of transformation-creating leadership with employees` occupation attitudes is confirmed.
خلاصه ماشینی:
آلفاي کرونباخ براي هر يک از رهبري تحول آفرين برابر با ٠/٧٩، توانمندسازي روان شناختي برابر با ٠/٨٠ و نگرش شغلي (تعهد سازماني برابر با ٠/٨٥ و رضايت شغلي برابر با ٠/٨٤) به دست آمد که مبين سطح پايايي مطلوب پرسشنامه ها بوده است .
درنتيجه اين چالش ها، مديران بايد شرايط سازمان ها را به گونه اي مهيا سازند که در آن هر شخصي بتواند توانمندتر شود چون نيروي کار متعهد و توانمند، يکي از شروط لازم و ضروري براي عملکرد مؤثر در سازمان هاي نوين ميباشد ( ;٢٠٠٠,Podsakoff, MacKenzie, Paine& Bachrach (Van Dyne, & Graham & Dienesch,1994 ساش کين و ساشکين ١ (٢٠٠٣) در ديدگاهي، رهبري را به عنوان هنر متحول ساختن افراد و سازمان ها باهدف بهبود سازماني تعريف ميکنند.
ارتباط بين رهبري تحول آفرين با توانمندسازي روان شناختي رهبران تحول آفرين نيازها و انگيزه هاي پيروان را بالا ميبرند(٢٣٤ :٢٠١٣ ,Lotfi et al ) و اين احساس را در زيردستان ايجاد ميکنند که به آنان به عنوان انسان نگريسته ميشود و به افراد کمک ميکنند که مسائل را به روشي جديد ببينند( Foruzandeh Dehkordi et ٢٠١٢ ,al).
1 -Levine 2 -MacKenzie 3- Bennis & Nanus 4 -Thomas 5 -Tymon 6 -Spreitzer يافته هاي تحقيق نشان داد که توانمندسازي روان شناختي به عنوان متغير ميانجي و به صورت جزئي مطرح است .
Investigating the Effect of Transformational Leadership on Organizational Citizenship Behavior of the Student Forces of the National Iranian Oil Company, Journal of Resource Management Researches, 2 (5), 137-155.