چکیده:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل شاخصههای هویت رهبری اصیل در راستای بهسازی منابع انسانی با استفاده از رویکرد فرآیند رتبهبندی تفسیری (IRP) انجام پذیرفت. این پژوهش یک تحقیق قیاسی استقرایی است، چراکه در پژوهش حاضر بهطور توأمان از دو رویکرد تحقیق کیفی و کمی با توجه به نوع دادهها و شرایط استفاده میشود. جامعه آماری پژوهش 25 نفر از اساتید متخصص در حوزه منابع انسانی دانشکدههای مدیریت دانشگاههای دولتی تهران بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدند. برای تائید روایی پرسشنامهها از نظرات اساتید و پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش منجر به شناسایی شاخصههای هویت رهبری اصیل و بهسازی منابع انسانی و تحلیل تسلط شاخصههای هویت اصیل در بهسازی منابع انسانی شد. شاخصهای هویت رهبری اصیل عبارتاند از: خودآگاهی، خودکارآمدی، خوددوستی، خودهمبستگی، خودکارآمدی رهبری، شهرت رهبری، الگوسازی رهبری، خود افشایی، خودتعالی و خود فداکاری. بهعلاوه مؤلفههای بهسازی منابع انسانی، ایجاد آگاهی علمی و ارتقاء دانش کارکنان، شایستهسالاری، وجود مدیریت استعداد در سازمان، توسعه مهارتهای انجام کار، ارتقاء قابلیتهای کارکنان، بهروز کردن اطلاعات کارکنان، مشارکت کارکنان، رشد شخصیت هماهنگ در کارکنان، وجود نظام پاداش مبتنی بر عملکرد، حمایت سازمانی، غنیسازی و توسعه مشاغل و وجود جوسازمانی مناسب هستند. علاوه بر نتایج کلی، با استفاده از روش (IRP) به تحلیل چگونگی اثرگذاری شاخصههای هویت رهبری اصیل بر بهسازی منابع انسانی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان دهنده این بود که خودتعالی رهبری اصیل با کمک به رشد شخصیتی کارکنان، ایجاد نظام مدیریت استعداد، افزایش مهارتهای کاری، ارتقا قابلیتهای کارکنان و افزایش حمایت سازمانی موجب بهسازی منابع انسانی میشود.
The present research was conducted with the aim of analyzing the authentic leadership Identity Indicators in order to human resources improvement using Interpretative Ranking Process (IRP) approach. This research is an inductive deduction study that two qualitative and quantitative research approaches are used according to the type of data and conditions. The statistical population is 25 professors in the human resources field at the Faculty of Management, Tehran's state universities, who selected using purposive sampling. To confirm the validity, the questionnaire was distributed among experts and they were approved. Reliability of the questionnaires was confirmed by using Cronbach's alpha coefficient, which was equal to 0.79. According to results authentic leadership identity Indicators are: self-awareness, self-efficacy, self-affirmation, self-affiliation, leadership self-efficacy, leadership fame, leadership modeling, self-esteem and self-actualization. In addition, the components of human resource improvement are scientific knowledge promotion, meritocracy, the existence of talent management in the organization, the development of work skills, enhancement of staff capabilities, updating employee information, employee participation, personality development Coordinated in the staff, the existence of a performance-based reward system, organizational support, enrichment and business development, and the existence of an organizational climate. Also the results indicate that authentic leadership
self-esteem improves human resources by helping to develop the personality of the staff and creating a talent management system.
خلاصه ماشینی:
در حقيقت بهسازي منابع انساني 1 -Improvement of human resources شامل فعاليت هايي است که جهت ارتقا سطح صلاحيت و افزايش دانش و آگاهي و ايجاد مهارت در کارکنان انجام ميشود (٢٠١٠,Huber).
در حقيقت رهبري اصيل الگويي از رفتار رهبري است که به طور توأمان ، ظرفيت هاي روان شناختي افراد و جو اخلاقي مثبت را ارتقا ميدهد تا از اين طريق به افزايش خودآگاهي، ايجاد چشم انداز اخلاقي دروني شده ، پردازش متوازن اطلاعات و شفافيت ارتباطي نائل شود و بدين وسيله بتواند موجبات بالندگي و بهسازي پيروان رافراهم آورد (٢٠١١,Walumbwa et al).
با توجه به اينکه فلسفه وجودي هر سازماني ارائه خدمات کارآمد به عموم خدمت گيرندگان بوده و اين مهم بدون داشتن نيروي انساني کاردان و ارزش آفرين امکان پذير نميباشد، با توجه به آنچه گفته شد، سؤالي که پژوهش حاضر در پي پاسخ گويي 1 -authentic leadership به آن است ، اين نکته است که شاخصه هاي رهبري اصيل چگونه موجب بهسازي منابع انساني ميشوند؟ مباني نظري پژوهش رهبري اصيل پيدايش رهبري اصيل به طور برجسته اي تحت تأثير تلاش هاي کرنيس ١ (٢٠٠٣)بوده است ، وي درجستجوي شناسايي ماهيت مفهوم «احترام به خود» بيان کرد که " قابليت اعتماد ميتواند به عنوان بازتاب اقدامات خالصانه ي شخص تعريف شود" ( Badri ٢٠١٦,Nourdehi&).
بر مبناي يکي از کامل ترين تعاريف ، رهبري اصيل الگويي از رفتار رهبري است که به طور توأمان ، ظرفيت هاي روان شناختي افراد و جو اخلاقي مثبتي را ارتقا 1 -kernis ميدهد تا از اين طريق به افزايش خودآگاهي، ايجاد چشم انداز اخلاقي دروني شده ، پردازش متوازن اطلاعات و شفافيت ارتباطي نائل شود و بدين وسيله بتواند موجبات بالندگي و بهسازي پيروان را فراهم آورد (٢٠١٠ ,Walumbwa et al).