چکیده:
طی چند دهه اخیر، پیشرفتهای بزرگی در بسیاری از صنایع از جمله صنایع غذایی روی داده است که از آن جمله میتوان به توسعه محصولات فراسودمند اشاره کرد. با توجه به ضرورت انکارناپذیر نوآوری در صنایع غذایی و نقش این صنعت در اقتصاد، در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روششناسی نگاشت شناختی فازی، مدلی کیفی از عوامل مؤثر بر نوآوری در توسعه محصولات فراسودمند غذایی با هدف رونق صادرات ارائه شود. بدین منظور ابتدا پس از بیان موضوع، مبانی نظری و بررسی پیشینه، با استفاده از پارادایم تفسیری و طرح پژوهش کیفی، چارچوب مفهومی اولیه پژوهش با رویکرد تحلیل محتوا تهیه و مدلی از مؤلفههای نوآوری ارائه شده است. سپس از ابزارهای تکنیک نگاشت شناختی برای بررسی سیاستهای مختلف بر روی مدل و تحلیل آن استفاده شده است. یافتههای بدست آمده از نگاشت نوآوری نشان داد که سیستم محصول، تولید محصولات فراسودمند، تعامل و مشارکت با مشتریان در جهت خلق ارزش مؤلفههای اصلی در موفقیت نوآوری در صنایع غذایی هستند. همچنین در تدوین سیاستهای ارتقای نوآوری باید رویکردی ترکیبی در مورد مؤلفهها اجرا شود و سرمایهگذاری بر روی عوامل به صورت انفرادی نمیتواند بهبودی چندانی را حاصل کند.
Over the past few decades, great advances have been made in many industries, including the food industry, from which the development of useful products can be noted. Given the undeniable necessity of innovation in the food industry and its role in the economy, it has been attempted to present a qualitative model of the factors influencing innovation in the development of high-value food products with the aim of export boom using fuzzy cognitive mapping methodology. For this purpose, after expressing the subject, theoretical bases and background analysis, using an interpretive paradigm and a qualitative research design, an initial conceptual framework of the research with content analysis approach has been prepared and the innovation model has been presented. Then, cognitive mapping technique tools are used to examine different policies on the model and analyze it. The findings from the innovation mapping showed that the product system, the production of useful products, the interaction and partnership with customers to create value are key components to the success of the sweet and chocolate industry. In addition, the formulation of innovation promotion policies should take a composite approach to the components, and investing in the factors individually cannot achieve much improvement.
خلاصه ماشینی:
با توجه به ضرورت انکارناپذير نوآوري در صنايع غذايي و نقش اين صنعت در اقتصاد، در اين پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش شناسي نگاشت شناختي فازي، مدلي کيفي از عوامل مؤثر بر نوآوري در توسعه محصولات فراسودمند غذايي با هدف رونق صادرات ارائه شود.
اين اطلاعات ميتواند از طريق برقراري ارتباط خوب و قوي با مشتريان در جهت گردآوري نقطه نظرات آنان در 1 Shanks 2 Zheng 3 Sampat 4 Archibugi 5 Coco 6 Tessey 7 Es-Sadki 8 Hollanders 9 Jaffe 10 Hall 11 Hertog 12 Litan 13 In مورد توسعه محصول يا خدمت بدست آيد (راکتين ١ و همکاران ، ٢٠١٦).
وايراوان ٧ عوامل کليدي موفقيت در برنامه هاي نوآوري را اين گونه معرفي کرده است : 1 Rakthin 2 Rosell 3 Lakemond 4 Asomaning 5 Stefan 6 Bengtsson 7 Wirawan داشتن برنامه تجاري، دسترسي به سرمايه و اطلاعات ، حمايت دولت ، وجود قابليت هاي فناورانه در بنگاه ، حمايت مدير ارشد براي کوتاه شدن زمان توسعه ، لزوم برقراري ارتباط از طريق انواع اتحادها با شرکت هاي پيشرو خارجي (وايراوان ، ٢٠١٢).
هرچند پژوهش هاي مفيدي جهت ارائه مدل ، شناسايي مؤلفه ها و بررسي عوامل تأثيرگذار بر نوآوري انجام شده است ولي ضرورت مطالعات بيشتر به ويژه در حوزه محصولات فراسودمند صنايع غذايي که نقش مهمي در توسعه اقتصادي کشور دارند، به چشم ميخورد که هدف اين مطالعه است .
يافته هاي اين پژوهش نشان داد که عوامل سيستم محصول ، توليد محصولات فراسودمند، 1 Shan 2 Jolly 3 Francis 4 Bessant 5 Lichtenthaler 6 Ernest تعامل و مشارکت با مشتريان در جهت خلق ارزش داراي اهميت زيادي در مسئله نوآوري هستند.