چکیده:
هدف: استراتژیهای بیمه سبد، نوعی روشهای ساختاری هستند که با تعیین مقداری برای کف، سطح مشخصی از اطمینان (بیمه) را ارائه میکنند. به بیان دیگر با استفاده از این استراتژیهای معاملاتی، میتوان حداقل بازده از پیش تعیین شدهای را کسب کرد. این پژوهش ضمن بیان نحوه ساخت و تخصیص دارایی در این استراتژیها، به بررسی عملکرد استراتژی بیمه سبد با نسبت ثابت (CPPI) و بیمه سبد بر اساس ارزش در معرض ریسک (VBPI) میپردازد.
روش: ابتدا مدل ریاضی رویکرد با نسبت ثابت در حالت محدودشده، ارائه شد. در حالت محدودشده، استقراض با نرخ بدون ریسک امکانپذیر نیست. در ادامه با استفاده از تبدیل فوریه تابع مشخصه، تابع چگالی بازده استخراج شد. با استفاده از تابع چگالی بازده، ارزش در معرض ریسک در سطوح اطمینان مدنظر بهدست آمد و در نهایت بهکمک آن، مدل ریاضی رویکرد مبتنی بر ارزش در معرض ریسک ارائه شد. بهمنظور برآورد روند حرکتی دارایی ریسکی، از مدل با رژیم متغیر استفاده شد که به واقعیت نزدیکتر است.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که هر دو استراتژی در کنترل ریسک نامطلوب موفق عمل کردهاند و این عملکرد با افزایش سطح اطمینان و تعداد دفعات تغییر چیدمان سبد در طول دوره سرمایهگذاری بهبود مییابد. در مقایسه دو استراتژی، سنجه امگا نشان میدهد که در آستانههای پایین عملکرد استراتژی با نسبت ثابت بهتر است. همچنین پراکندگی نتایج شبیهسازیشده برای ارزش نهایی سبد نشان داد که رویکرد با نسبت ثابت در محافظت از کف عملکرد بهتری دارد.
نتیجهگیری: استراتژیهای بیمه سبد، ریسک نامطلوب را نسبت به استراتژی خرید و نگهداری بهطور چشمگیری بهبود میدهند و همچنین، استراتژی بیمه سبد با نسبت ثابت در قیاس با استراتژی بیمه سبد مبتنی بر ارزش در معرض ریسک عملکرد بهتری دارد.
Objective: Portfolio insurance strategies are structural methods that provide a certain level of certainty by setting a floor value. In other words, using these strategies can achieve a predetermined minimum return. PI strategies, while maintaining the potential for capital growth in bull markets, provide downside protection in the bear market and at the end of the investment horizon provide a guaranteed minimum return. This study explains how to construct a portfolio and allocate assets by using these strategies, and also examines the performance of a constant proportion portfolio insurance (CPPI) strategy and value at risk based portfolio insurance (VBPI). Methods: In order to evaluate the performance of constant proportion portfolio insurance strategy and value at risk based portfolio insurance, first the mathematical model of the Constrained Constant Proportion portfolio insurance is presented. In the Constrained case risk-free borrowing is not possible which makes the model more realistic. By using the Fourier transform of the characteristic function, the density function of returns has been extracted. By using the Density Function, the value at risk is calculated at the desired confidence levels, and finally, the mathematical model of the risk-based approach is presented. A variable-rate model is used to estimate the risk-taking movement of the asset, which is closer to reality. To estimate the dynamic of the risky asset regime-switching model has been used to make the model closer to reality. Results: The results show that both strategies have been successful in controlling risk, and this performance improves with increasing confidence level and frequency of portfolio rebalancing. Omega measure shows that the performance of the constant proportion portfolio insurance is better at low thresholds. Also, the dispersion of the simulated results for the final value of the portfolios showed that the constant proportion portfolio insurance works better in protecting the floor. Conclusion: Portfolio insurance strategies can dramatically improve the controlling of downside risk relative to buy and hold strategy and the performance of CPPI strategy is better than VBPI according to the performance measures.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: نتايج نشان مي دهد که هر دو استراتژي در کنترل ريسک نامطلوب موفق عمل کرده اند و ايـن عملکـرد بـا افـزايش سـطح اطمينان و تعداد دفعات تغيير چيدمان سبد در طول دوره سرمايه گذاري بهبود مي يابـد.
مطالعات پيشين در زمين بررسي عملکرد استراتژي هاي بيمۀ سبد سهام نشان داده است کـه زيـان هـاي شـديد در نقاطي روي مي دهد که تغيير رژيم و پرش در روند حرکتي قيمت سهام اتفاق مي افتد.
6 در اين مقاله دو نوعُ پرکاربرد از استراتژي هاي بيمۀ سبد، بررسي شده است : بيمه سبد بـا نسـبت ثابـت (CPPI) و بيمۀ سبد بر اساس ارزش در معرض ريسک (VBPI)٧.
VBPI رويکرد جديدي است که با استفاده از مفهوم ارزش در معـرض ريسـک ، تخصيص سرمايه در سبد را بين دارايي ريسکي و غيرريسکي انجام مي دهد؛ به گونه اي که بيشترين مقدار زيان سبد، برابر با ارزش در معرض ريسک در سطح اطمينان مدنظر باشد.
Hamidi, Maillet and Prigent 6.
نتايج نشان داد که مدل مارکف سوئيچينگ گارچ به تخمين ارزش در معرض خطر محتاطانه تري نسبت به مدل گارچ در بورس تهران منجر مي شود و براي سرمايه گذاران ريسک گريز مناسب تر است .
بر اساس نتايج سـنجۀ امگـا، اسـتراتژي CPPI در آسـتانه هـاي کمتـر، عملکرد بهتري دارد که نشان مي دهد اين استراتژي براي افراد ريسک گريز مناسب تر است .
در نمودار پراکندگي بازده ها نيز نتايج حاصل شده در سطوح اطمينان و بازه هاي تغيير چيدمان مختلف برتري عملکرد CPPI را نشان داد؛ زيرا تعداد نقاطي که پايين تر از مقدار کف قرار مي گيرند، در اين استراتژي کمتر است .