چکیده:
هدف از این پژوهش شناخت پیشینه و سیر تحول نماد بته و جقه است. عده ای منشا این نماد را مرتبط با گیاه بوتیای هندی می دانند و دیدگاهی دیگر، ظهور این نماد را در ایران باستان و حتی پیش از عصر سکاها دانسته و بر این باورند که بته، نقشی کهن در باور و هنر ایرانیان بوده و توسط آنها به دیگر ملل معرفی شده است. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند، با در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف و با آگاهی از جوامع باستانی از زوایای مختلف به نتیجه گیری نسبتا جامع تری دست یافته، قدمی در راستای شناخت این نماد کهن ایرانی بردارند. ماهیت این پژوهش می تواند مارا به سمت کشف ریشه های نخستین پیدایش و تکوین این نماد که در تاریخ پنهان بوده است، رهنمون سازد. این تحقیق به روش توصیفی و کتابخانه ای با جمع آوری داده های مرتبط با موضوع تحقیق و تحلیل آنها حقایقی را روشن می کند که به سادگی بر مبنای روش های علمی دیگر قابل دستیابی نیست.
خلاصه ماشینی:
"بته در شال کشمیری به درستی نمیدانیم که آیا سید علی همدانی عارف سرشناس کشمیر هند و کمتر شناخته شدهدر ایران که در سده نهم هجری از ایران بدان خطه مهاجرت نمود با خود فرش و سجادههاییبا نقش بته برده است یا نه؟اما میدانیم که در سدههای نهم و دهم هجری نقش بته یکی ازنقوش مطلوب در بافتههای ایرانی بوده که به همراه مهاجران ایرانی و یا به صورت کالاهایتجاری سر از آن دیار در آورده است( 531:4891:yeadohk ) جای خوشبختی است که اگر چه شمار گستردهای از فرشها و پردههایی که از ایران به هندبرده شدند،پارهای در اثر هوای مرطوب،پارهای به دلیل حشراتی چون بید و موریانه خوردهشدهاند و شماری نیز به دلیل اختلاف شیوه زیست پس از هندی شدن،ایرانیان مهاجر که دیگرفرش و پرده و نقوش آن را با خود بیگانه میدیدند از حیض انتفاع افتادهاند؛اما مقداری ازآنها به یمن نقاشان بنام آن عصر هند که این فرشها و پردهها را در نقاشیهای خود جاودانه ساختند،به دست ما رسیده و اکنون به سادگی میتوان ادعا کرد که از سده شانزدهم میلادی وحتی پیشتر از آن،نقش بته به عنوان سمبل و نشانی از ایرانیت در هندوستان شناخته شده بودو لااقل در دهه 1970 میلادی بسیاری از هندیان-چه زرتشتیان و چه مسلمانان-که گهگاهخود را از سلاله ایرانیان میشمردند،به دنبال آثار ایرانی به ویژه فرش ساروق بودند که بته را بهعنوان یکی از نقوش ماندگار هنر فرش ایرانی به کار گرفتند."