چکیده:
رسانه ها در کنار خانواده و آموزش و پرورش، از جمله عوامل جامعهپذیر کردن افراد یک جامعه هستند. آنچه رسانه ها به نمایش میگذارند هم برگرفته از فرهنگ جامعه است و هم تاثیرگذار بر آن. تاثیرگذاری رسانه ها، در مراحل و مواردی چشمگیر است. به عنوان مثال افرادی که ارتباطات اجتماعی محدودتری دارند، فرصت بیشتری را با رسانه هایی همچون تلویزیون سپری میکنند و آنچه در آن میبینند، علاوه بر جنبه تفریح و سرگرمی، جنبه آموزشی نیز دارد. افرادی که به طور مداوم خواننده روزنامه طرفدار خود هستند نیز چنین آموزشی دریافت می کنند. در این مقاله به بررسی صفحه حوادث روزنامه و بررسی ساخت کلیشه های جنسیتی در آن می پردازیم. در این تحقیق با استفاده از نظریه نقش جنسیتی و جامعه پذیری جنسیت، مدل تحقیقی ـ ترکیبی ارائه می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد مردان بیشتر از زنان مرتکب جرم می شوند و زنان در واقع سوژه انواع جرم هستند. بارزترین کلیشه ای که در مجموع به دست آمده این است که مردان در نقش «مهاجم و متعرض» به زنان، و در مقابل زنان به صورت قربانی بازنمایی شده اند. کلیشه های موجود در نمونه بررسی شده هم توصیفی و هم تجویزی است.
خلاصه ماشینی:
"استوارت هال با نگرش مشابهی رابطۀ بین سیاست و بازنمایی را مورد بحث قرار میدهدو معتقد است موضوعات،معانی ثابتی ندارند اما به هر جهت معانی توسط انسانها ساختهمیشوند؛به ویژه آنهایی که در حوزه فرهنگ فعالیت میکنند و در واقع آنها هستند که سببمیشوند مواردی اهمیت یافته و یا دارای معنی شوند.
او معتقد است زنانهمانقدر مرتکب جرم میشوند که مردان،اما جرایم زنان گزارش نمیشود،او معتقد است زنانبه دلیل موقعیت اجتماعیشان بیشتر از مردان میتوانند میزان بزهکاری خود را مخفی کنند،مثلا زنان در نقش مادر یا پرستار کودک،به مراتب بیشتر امکان کوتاهی یا بدرفتاری با فرزند رادارند،اما این رفتار خلاف قانون را به دشواری میتوان تشخیص داد،چرا که در خلوت خانهرخ میدهد و«مقام قدیس مادر»سبب میشود مردم کمتر به سر زدن چنین اعمالی از مادرظنین شوند.
در تحلیل تاچمن نشان داده میشود رسانهها ارزشهای اجتماعی مسلط جامعه را بازتابمیدهند یا زنان را در نقشهای کلیشهای به تصویر میکشند و الگوی محدودی از زنان ودختران را نشان میدهند و مواردی از این دست در رسانهها دیده میشوند(همان:172).
مینیسم سوسیالیستی فمینیسم سوسیالیستی تأکید جنبش فمینیستی رادیکال بر پدرسالاری را میپذیرد اما سعیدارد از آن در تحلیل سرمایهداری استفاده کند و راهحل این مشکل را در اصلاحات گستردهدر روابط بین مردان و زنان به عنوان بخش تفکیکناپذیری از ظهور یک جامعه سوسیالیستی جستجو میکند(استریناتی،1384:240).
کلاوس برون نیس(1384)راههای مختلف ترکیب روشهای کمی و کیفی را با توجه بهتلاشهای بسیاری که در راستای تحقق چنین هدفی صورت گرفته،مورد بررسی قرار میدهدکه بسیاری از رویکردهای حاصل شده از این تلاشهای تحقیقی را دارای قابلیت و ارزش لازمبرای انتقال به حوزه پژوهشهای ارتباطات و رسانهها میداند."