Abstract:
قرآن کریم، هدف بعثت را، تزکیه و تهذیب روح، و ترویج و نهادینه سازی فضائل انسانی در جان آدمی معرفی کرده است و در آیات متعددی تزکیه و پرورش را بر تعلیم و آموزش مقدم شمرده است. از سوی دیگر خداوند پیامبر اعظم (ص) را در میان انبیای الهی به صفت خلق نیکو و عظیم ستوده است و پیامبر اکرم (ص) اول شخصیت معنوی و اخلاقی جهان هستی است که مدارج و مراحل عالی انسانیت را پیموده و بهترین الگو برای ملکات فاضله نفسانی است. و پیامبر عظیم الشان اسلام خود نیز به صراحت هدف بعثت مبارکش را تکمیل و تمیم اخلاق و فضائل انسانی اعلام نموده و به پیروانش این گونه سفارش کرد که «اخلاق پسندیده برای شما لازم است و خداوند برای همین اصل مرا مبعوث فرموده است». در مقاله حاضر، سعی شده است گوشهای از سیره و شخصیت اخلاقی پیامبر (ص) را مورد بررسی قرار دهد.
Machine summary:
"قرآن و شاخصههای اخلاق نبوی پروردگار متعال در سوره مبارکه قلم برای اثبات جنبههای مختلف شخصیت رسول خود و از جمله شخصیت اخلاقی آن حضرت به مقدسترین پدیدارها یعنی قلم- وسیله انتقال دانش و اندیشه و ابزار تکامل بخش فکر و تمدن بشری- و نیز به آن چه از نوک قلم جاری شده است و بر صفحات تاریخ، فرهنگ و تمدن بشری نقش بسته سوگند یاد کرده است و از میان گزینههای بسیار، در جهت نمایاندن تربیت و شخصیت اخلاقی پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم و صف «عظیم» را برازنده و مناسب خلق و خوی وی دیده و او را به این وصف ستایش کرده است «و آنک لعلی خلق عظیم» (قلم، 4) و تو اخلاق عظیم و برجسته داری شیخ طوسی از همسر پیامبر صلی اله علیه و آله و سلم روایت میکند: «خلق نبی اکرم همان بود که در «آیه اول سوره مومنون آمده است ] خشوع در نماز، روی گردانی از لغو بیهوده، پرداخت زکات، حفظ عفت و پاکدامنی، وفای به عهد و امانت و مواظبت بر نماز[شیخ پس از نقل روایت میافزاید: کسی را که خداوند به خلق عظیم بستاید، بالاتر از آن، مدح و ستایشی نمیتوان سراغ گرفت (شیخ طوسی، 1365، ص 75).
2 -8 - احترام به واردین و مراجعین افزون بر مهمانوازی که خصلت حضرت بود، چه در خانه و چه در مسجد هر کس به حضور ایشان میرسیدند تا دیدار کنند، یا حاجتی و کاری داشتند مورد تکریم پیامبر قرار میگرفتند شیوه حضرت این طور بود که وقتی شخصی به محضرش وارد میشد زیرانداز خود را برای او میگستراند تا بنشیند و اگر نمیپذیرفت آنقدر اصرار میفرمود تا طرف قبول کند (و کان یوثر الداخل علیه بالوساده آلتی تحته، فان ابی ان یقبلها عزم علیه حتی یفعل) (طباطبائی، 1417 ق، 53)."