Abstract:
هدف: طی دو دهه گذشته، مدلهای مفهومی متعددی برای تفکر استراتژیک مطرح شده، ولی ابزارهای چندانی برای سنجش و مطالعه تفکر استراتژیک در سطح فردی ارائه نشده است. روشهای علم عصبشناختی، همانطور که طی چند دهه گذشته برای مطالعه و سنجش تفکر خلاق از آنها استفاده شده، میتوانند ما را در مطالعه تفکر استراتژیک یاری دهند. روش: پژوهش حاضر با مرور ادبیات موضوع تفکر استراتژیک و پژوهشهای انجامشده درباره خلاقیت در زمینه EEG، چگونگی طراحی تکالیف شناختی برای مطالعه تفکر استراتژیک را تشریح میکند، سپس بهعنوان مطالعهای مقدماتی در یک پژوهش آزمایشگاهی، تفکر استراتژیک را بررسی کرده و نتایج آن را ارائه میدهد. نمونه پژوهش حاضر، 10 نفر از مدیران و مدیران میانی از یک مجتمع آموزشی غیردولتی هستند که بهصورت در دسترس انتخاب شده و در دو موقعیت آرامش و تفکر استراتژیک با ابزار الکتروآنسفالوگرافی کمی (QEEG) تصویربرداری مغزی شدهاند. یافتهها: نتایج نشان میدهد که تغییرات شدت موج آلفا در تمامی نواحی قشر مغز در مقایسه با تغییرات سایر امواج، معنادار بود. تغییرات معنادار در شدت مطلق امواج آلفا با نتایج مشاهدهشده در آزمایشهای مرتبط با خلاقیت، قابل مقایسه است. همچنین تغییرات شدت امواج آلفا (Hz8-12) در تکالیف شناختی PT، TT و ST با یکدیگر مقایسه شد. نتیجهگیری: تکلیف شناختی TT برای مطالعه تفکر استراتژیک در زمینه EEG مناسبتر است، زیرا تغییرات شدت امواج آلفا حین انجام این تکلیف شناختی در مقایسه با دو تکلیف شناختی دیگر، افزایش بیشتری را نشان میداد.
Machine summary:
روش : پژوهش حاضر با مرور ادبيات موضوع تفکر استراتژيک و پژوهش هاي انجام شده درباره خلاقيت در زمينه EEG، چگونگي طراحي تکاليف شناختي براي مطالعه تفکر استراتژيک را تشريح ميکند، سپس به عنوان مطالعه اي مقدماتي در يک پژوهش آزمايشگاهي، تفکر استراتژيک را بررسي کرده و نتايج آن را ارائه ميدهد.
نتيجه گيري: تکليف شناختي TT براي مطالعه تفکر استراتژيک در زمينه EEG مناسب تر است ، زيرا تغييرات شدت امواج آلفا حين انجام اين تکليف شناختي در مقايسه با دو تکليف شناختي ديگر، افزايش بيشتري را نشان ميداد.
Martínez, Venkatraman, Cappa, Zollo, & Brusoni 8.
Pisapia, Sun-Keung Pang, Hee, Lin, & Morris 2.
Fink, Benedek, Grabner, Staudt, & Neubauer هنگام مطالعه تفکر خلاق در زمينه علم عصب شناسي و با استفاده از ابزارها و تکنيک هاي آن محدوديت هايي براي تعريف تکاليف شناختي پيش ميآيد.
براي مطالعه تفکراستراتژيک در زمينه EEG ميتوان از مدل هاي مفهومي و ابعاد تفکراستراتژيک ، فعاليت هاي مرتبط با تفکراستراتژيک يا ابزارهاي سنجش تفکراستراتژيک (جدول ١) استفاده کرد و لازم است که اين تکاليف شناختي براي زمينه EEG متناسب سازي شوند که بتوانيم آنها را در حين اجراي آزمايش و ثبت امواج مغزي به کار بگيريم (شکل ٢).
مقايسه تغييرات در شدت مطلق امواج آلفا در نواحي مختلف راست و چپ قشر مغزي (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتيجه گيري و پيشنهادها پژوهش حاضر به دنبال بررسي و مطالعه کارکردهاي شناختي مغز رهبران سازماني در فعاليت هاي مرتبط با تفکر استراتژيک است .