Abstract:
عدالت ترمیمی، مشتمل بر نظریات مختلفی درجهت مسئولیتپذیر نمودن و اصلاح بزهکار است، یکی از نظریات در این حوزه شرمساری است. در این نظریه جرم زمانی کنترل میشود که اعضای جامعه از طریق مشارکت در تقبیح بزهکار و ایجاد شرمساری در وی، تلاشی منسجم را برای بازپذیر کردن بزهکار به یک شهروند مطیع قانون در جامعه به کار گیرند. این موجب بازدارندگی عمومی نسبت به کسی است که دارای چنین احساسی است. این نظریه که در کشورهای متعددی در حال اجراست، از نظر بن مایههای معرفتی و اجرایی دچار کاستیهایی است. از این رو در جهت اصلاح مجرم و به تبع آن کاهش جرم با تاکید بر آموزههای قرآنی در این زمینه ایده بازگشت و اصلاح استنباط شده است. این ایده در واقع همان اجرای فرآیند توبه از سوی گناهکار هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی است؛ زیرا اجرای توبه واقعی نه تنها موجب محو آثار گناه میشود، بلکه امید فرد را در تقویت بندگی افزایش داده و عنصری پویا در جبران و به دست آوردن رضایت الهی است و نیز اسباب مصونیت جامعه از گناه را فراهم میآورد. ضمن اینکه مراجعه به اهداف مجازاتها در اسلام نشان میدهد که هدف از کیفر، انتقام جویی نیست بلکه سوق دادن افراد به مراعات حدود و حریم الهی است؛ از این رو، این نهاد نیازمند شرایط درونی، بیرونی و تکمیلی است که در این پژوهش پس از مراجعه به منابع تفسیری و فقهی با روش توصیفی و تحلیلی به آن پرداخته شده است.
Machine summary:
معمولا حکومتها که خود بار اجرای قانون را به دوش دارند، به سختگیری و شدت قوانین افزودهاند؛ تجربه سالیانی ثابت کرده با چنین شیوهای نه تنها جرم کاهش نیافته که افزایش نیز داشته است؛ لذا شیوه دیگری غیر از مجازات در پیش گرفتند که عنوان عدالت ترمیمی است که در آن نگاهی متفاوت به بزهکار و بزهدیده و جامعه میشود و سعی در بهبود و التیام بخشیدن به بزهدیده و اصلاح بزهکار بر آمده است و کشورهای زیادی از این ایده استقبال نمودهاند و به آن پیوستهاند و در جهت اجرای کیفی برنامههای عدالت ترمیمی نظریات زیادی ارائه شده است.
فعل او تقبیح و هویت او گرامی داشته شود (غلامی، عدالت ترمیمی، 1385: 14) پس این نظریه مستلزم رعایت چهار امر است: الف) طرد، تکذیب و عدم تأیید جرم ضمن حفظ روابط میان بزهکار و جامعه؛ ب) خاتمه آیین تصدیق و تأیید انحراف با عدم تأیید و تصدیق انحراف؛ ج) عدم تأیید و طرد رفتار نابهنجار بدون الصاق برچسب لکه ننگین مجرمیت و گناهکاری و بزهکاری؛ د) عدم ایجاد شرایطی که در آن انحراف به عنوان رفتار موقعیت غالب درآید، که تحقق آن منوط به شرمساری درونی از طریق درک وجدان بزهکار و شرمساری بیرونی از طریق عدم تأیید یک رفتار توسط جامعه و توبه به هنجارهای اجتماعی صورت میگیرد که مورد اخیر بسیار موثرتر است (همان، 102).
این ایده در واقع همان اجرای فرآیند توبه از سوی گناهکار هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی است؛ زیرا اجرای توبه واقعی نه تنها موجب محو آثار گناه میشود، بلکه امید فرد را در تقویت بندگی افزایش داده و عنصری پویا در جبران و به دست آوردن رضایت الهی است و نیز اسباب مصونیت جامعه از گناه را فراهم میآورد.