چکیده:
در این مقاله ضریب احتمال ورشکستگی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه شده است . در پژوهش پیش رو با بررسی آخرین صورت حساب مالی حسابرسی شده ٤٩ شرکت ورشکسته در دوره زمانی ١٣٨٣ تا ١٣٩١ و ٦٤ شرکت پیشرو بورس در سال ١٣٩١، مدل اوهلسون با تکنیک لاجیت برای این صنایع تخمین زده شده است . نتایج به دست آمده نشان می دهدکه متغیر نسبت بدهی کل به دارایی کل تاثیرگذارترین متغیر بر احتمال ورشکستگی در صنایع بورسی است و متغیر نسبت جریان وجوه حاصل از عملیات به بدهی کل در ایران نسبت به استاندارد متعارف جهانی نقش بسیار کم رنگ تری دارد. دلیل این اختلاف را می توان در سطح پایین و گاها منفی جریان وجوه حاصل از عملیات در شرکت های پیشرو بورس اوراق بهادار یافت که حاکی از شرایط نابسامان اقتصادی در بخش تولید و صنعت کشور است . نتایج بررسی ٤٠ شرکت اخراج شده از بورس با مدل تخمینی نشانگر آن است که با تداوم فضای کسب و کار فعلی ، از این شرکت ها، ٧ شرکت سالم و مابقی با ورشکستگی روبرو خواهند شد.
خلاصه ماشینی:
2 نخستین پژوهش در حوزه پیش بینی ورشکستگی در سال ١٩٣٠ توسط فیتزپاتریک انجام شد٣ اما مقاله بیور٤ در ١٩٦٦، براساس تحلیل نسبت های مالی مرتبط با پیش بینی وضعیت پیش روی شرکت ها، نقطه عطفی در مدل سازی این حوزه بود و پس از آن تحقیقات بسیار زیادی در زمینه پیش بینی ورشکستگی در سه گروه شکل گرفت : گروه اول همچون ویلکوکس ٥ و سانتومر٦ در دهه ٧٠ که بسیار هم معدود بودند روی نظریه پردازی ورشکستگی کارکردند؛ گروه دوم همچون منسا٧، کیسی ٨ و بارتزاک ٩ در دهه ٨٠ با انجام مطالعات تجربی ، تحقیقات خود را در مورد مناسب ترین متغیرهای مربوط به پیش بینی ورشکستگی انجام دادند و مطالعات گروه سوم همچون بیور، آلتمن ، اوهلسون نیز پیرامون 1 -Multiple Discriminant Analysis 2- Fitz Patrick 3 -Journal of Accounting Research(October, 1932) 4 -William H.
سلیمانی در سال (١٣٨١) در پژوهش خود تحت عنوان بررسی شاخص های پیش بینی کننده ورشکستگی در شرایط محیطی ایران و با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه و اطلاعات ٣٠ شرکت سالم و ٣٠ شرکت ورشکسته ، مدلی جهت پیش بینی بحران مالی در 1 -Latinen, Teija and Maria Kankaanpaa 1999 شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ارائه نموده و آن را تا سه سال قبل از بحران مالی مورد آزمون قرار داده است ، که نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن بوده که مدل مزبور در ٨٣% و ٩٥% کل نمونه را به طور صحیحی ، یک ، دو و سه سال قبل از بحران مالی ، به ترتیب ٩٥% طبقه بندی نموده است .