چکیده:
هدف این پژوهش بررسی ادراک معلمان از تفکر انتقادی میباشد. این پژوهش به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. به این منظور مصاحبههای نیمه سازمان یافته با بیست و چهار نفر از معلمان منطقه ده آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد که طی آن معلمان دیدگاههای خود را در خصوص تفکر انتقادی بیان نمودند. دادههای بدست آمده از این مصاحبهها با استفاده از روش پدیدار شناسی اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. چهار زمینه (مقوله) اصلی از مصاحبهها استخراج شد که میتوانند ادراک معلمان را از تفکر انتقادی مشخص کنند. این زمینهها عبارتند از: تعریف تفکر انتقادی، پیش نیازهای آموزش تفکر انتقادی، روشهای آموزش تفکر انتقادی و نتایج استفاده از تفکر انتقادی. یافتههای این پژوهش تصویر روشنی از ادراک معلمان نسبت به تفکر انتقادی را ارائه مینماید. باتوجه به این که ادراک معلمان در مورد پیشنیازهای آموزش تفکر انتقادی و روشهای آموزش تفکر انتقادی مناسب نیست، آشنایی بیشتر آنها با این موارد ضروری به نظر میرسد.
خلاصه ماشینی:
"نمونهای از سؤالات مطرح شده و پدید آمده در روند پژوهش به شرح زیر بودند: 1- لطفا در مورد نحوه ورود به حرفه معلمی خود صحبت بفرمایید؟ 2- وقتی کلمه «معلم» به زبان میآید، چه کسی در ذهن شما تداعی میشود؟ 3- چه خصوصیاتی از آن معلم در ذهن شما باقی مانده است؟ 4- به عنوان یک معلم برای پرورش فکر دانشآموزان چه کارهایی را پیشنهاد میکنید؟ 5- وقتی سؤالی از دانشآموزی میپرسید، با دیدن چه نشانههایی میگویید که این دانشآموز مطلب را عمقی یاد میگیرد یا سطحی؟ 6- برای تربیت دانشآموزان به نحوی که عمیق فکر کنند چه باید کرد؟ 7- کلمه انتقاد نزد شما به چه معنایی است؟ و چه جنبههایی دارد؟ 8- چه چیزی را شما تفکر انتقادی میدانید؟ 9- آیا با آموزش دادن آن موافق هستید یا نه؟ 10- اگر بخواهید آن را آموزش بدهید، چه کارهایی باید انجام داد؟ 11- یکی از تجربیات خود را بیان کنید که در آن دانشآموز شما به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته و بعد جواب شما را داده است؟ 12- برای پرورش این تواناییها در دانشآموزان چه راههایی را پیشنهاد میکنید؟ به این ترتیب ابتدا سؤالاتی در مورد نحوه ورود آنها به حرفه معلمی مطرح شد و سپس سؤالات اکتشافی برای تشویق شرکت کنندهها و دستیابی به اطلاعات عمیقتر پرسیده شد."